1. The margins of his notebook were festooned with doodles.
[ترجمه گوگل]حاشیه دفترش با ابله تزئین شده بود
[ترجمه ترگمان]حاشیه های دفترش با doodles تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The hall was festooned with Christmas lights and holly.
[ترجمه گوگل]سالن با چراغهای کریسمس و هولی پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]سرسرا با چراغ های کریسمس و هالی تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The room was festooned with gay paper chains.
[ترجمه گوگل]اتاق با زنجیر کاغذی همجنسگرا پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]اتاق پر از غل و زنجیر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The temples are festooned with lights.
[ترجمه گوگل]معابد با چراغ های تزئین شده است
[ترجمه ترگمان]معابد با نور تزئین می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The streets were festooned with banners and lights.
[ترجمه گوگل]خیابان ها با بنرها و چراغ ها پر شده بود
[ترجمه ترگمان]خیابان ها پر از پرچم ها و پرچم ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Malaga was festooned with banners and flags in honour of the king's visit.
[ترجمه گوگل]مالاگا به افتخار دیدار پادشاه با بنرها و پرچم ها مزین شد
[ترجمه ترگمان]Malaga با پرچم ها و پرچم ها را به افتخار دیدار پادشاه شستشو داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Nervously, they festooned the front serving counter with ribbons not believing, quite, that people would come.
[ترجمه گوگل]آنها با عصبانیت، جلوی پیشخوان پذیرایی را با روبان تزئین کردند و کاملاً باور نداشتند که مردم بیایند
[ترجمه ترگمان]با حالتی عصبی، جلوی پیشخوان مغازه را که روبان بسته بودند، مرتب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Doors and chimneys are festooned with garlands of garlic.
[ترجمه گوگل]درها و دودکش ها با حلقه های سیر تزئین شده است
[ترجمه ترگمان]درها و دودکش ها با حلقه های سیر شسته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Decorative effects Mains-voltage festoon lights are ideal for stringing decoratively through the branches of a tree.
[ترجمه گوگل]جلوههای تزئینی چراغهای فستونی ولتاژ اصلی برای رشتههای تزئینی در میان شاخههای درخت ایدهآل هستند
[ترجمه ترگمان]جلوه های تزیینی لامپ های festoon - ولتاژ برای کشیدن decoratively از طریق شاخه های یک درخت ایده آل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The room was festooned with cobwebs, the air musty and thick with dust and disuse.
[ترجمه گوگل]اتاق مملو از تار عنکبوت بود، هوای کپک زده و غلیظ از گرد و غبار و عدم استفاده
[ترجمه ترگمان]اتاق پر از تار عنکبوت بود، هوا از گرد و غبار و گرد و غبار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The Colonel was invariably festooned in the fruits of Bo-Bo's labours and - if unusual - her labours were most accomplished.
[ترجمه گوگل]سرهنگ همیشه در ثمره زحمات بو بو آراسته بود و - اگر غیرمعمول - کارهای او به بهترین شکل ممکن انجام شد
[ترجمه ترگمان]سرهنگ بدون استثنا در نتیجه کاره ای بو - بو، که اگر کاره ای غیر معمول انجام می داد، از میوه های بو - بو برخوردار می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Scrubby bushes festooned with ice crystals which gleamed.
[ترجمه گوگل]بوتههای خشک پوشیده از کریستالهای یخ که میدرخشیدند
[ترجمه ترگمان]بوته ها پر از دانه های یخ شده بود که برق می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The entire vehicle was festooned with a bewildering array of kit.
[ترجمه گوگل]کل خودرو با مجموعه ای گیج کننده از کیت پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]تمام وسیله نقلیه با مجموعه ای گیج کننده از کیت تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Again, she was festooned with the contents of the treasure chest - the terrible red leather box.
[ترجمه گوگل]او دوباره با محتویات صندوق گنج - جعبه چرمی قرمز وحشتناک - تزئین شده بود
[ترجمه ترگمان]دوباره، محتویات صندوق گنج را با جعبه چرم قرمز وحشتناک تزیین کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید