fescue

/ˈfeˌskjuː//ˈfeˌskjuː/

معنی: بوریا، حصیر
معانی دیگر: (نادر) چوب دستی معلم، ترکه ی آموزگار، چوب کوچکی که بوسیله ان اموزگار چیزی را به شاگردنشان میدهد، با چوب نوک تیزنشان دادن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of several related grasses, commonly grown in lawns and pastures.

جمله های نمونه

1. Turftype tall fescue has been widely applied for all kinds of lawns because it has high resistance to disease and tolerance to extensive management.
[ترجمه گوگل]فسکوی بلند تورف تایپ به طور گسترده ای برای انواع چمن ها استفاده می شود زیرا مقاومت بالایی در برابر بیماری ها و تحمل مدیریت گسترده دارد
[ترجمه ترگمان]Turftype بلند مدت به طور گسترده برای همه انواع چمن ها اعمال شده است، زیرا مقاومت بالایی در برابر بیماری و تحمل برای مدیریت گسترده دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Tall fescue is grown widely in Africa, China and South America as turf and as a forage crop for grazing animals, but soil salinity is becoming increasingly problematic in many areas.
[ترجمه گوگل]فسکوی بلند به طور گسترده در آفریقا، چین و آمریکای جنوبی به عنوان چمن و به عنوان یک محصول علوفه ای برای چرای حیوانات رشد می کند، اما شوری خاک در بسیاری از مناطق به طور فزاینده ای مشکل ساز می شود
[ترجمه ترگمان]fescue بلند در آفریقا، چین و آمریکای جنوبی به عنوان یک محصول علوفه برای چرا حیوانات پرورش می یابد، اما شوری خاک در بسیاری از مناطق به شدت مشکل آفرین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. "The development of a salt tolerant tall fescue is an important improvement for this species," says Zengyu Wang of the Samuel Roberts Noble Foundation's forage improvement division.
[ترجمه گوگل]Zengyu Wang از بخش بهبود علوفه بنیاد ساموئل رابرتز نوبل می‌گوید: «توسعه یک فسکوی بلند مقاوم به نمک، پیشرفت مهمی برای این گونه است
[ترجمه ترگمان]Zengyu وانگ از بخش بهبود علوفه توسط ساموئل رابرتس می گوید: \"توسعه یک fescue بلند با تحمل نمک یک بهبود مهم برای این گونه ها است\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Growth of young plant of tall fescue and Italian ryegrass were inhibited under sea-salt stress of different concentrations.
[ترجمه گوگل]رشد گیاه جوان فسکوی بلند و چچم ایتالیایی تحت تنش نمک دریا با غلظت‌های مختلف مهار شد
[ترجمه ترگمان]رشد گیاه جوان of بلند و ryegrass ایتالیایی زیر فشار نمک دریایی غلظت های مختلف مهار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Moreover, some suggestions on tall fescue breeding in our country are put forward.
[ترجمه گوگل]همچنین پیشنهاداتی در خصوص پرورش فسکوی بلند در کشور ما ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، برخی از پیشنهادها در زمینه پرورش درختان بالا در کشور ما مطرح شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The research aimed to discuss the adaptability of fescue in Ankang area.
[ترجمه گوگل]این تحقیق با هدف بحث در مورد سازگاری فسکیو در منطقه آنکانگ انجام شد
[ترجمه ترگمان]هدف از این تحقیق، بحث در مورد سازگاری fescue در منطقه Ankang است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In Xinyang region, tall fescue was selected as the main lawn seed mixing with perennial bluegrass and ryegrass.
[ترجمه گوگل]در منطقه سین یانگ، فسکوی بلند به عنوان دانه اصلی چمن اختلاط با گیاهان آبی چند ساله و چچم انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]در منطقه Xinyang، fescue بلند به عنوان بذر اصلی چمن که با bluegrass دائمی و ryegrass مخلوط می شود انتخاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the paper, red fescue (Featua rubra L. ), a cold-season-type lawn grass that belong to festuca genus, grew naturally. Their proline and soluble sugar content were determined at regular intervals.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، فسکوی قرمز (Featua rubra L )، یک علف چمن از نوع فصل سرد که متعلق به جنس festuca است، به طور طبیعی رشد کرد میزان پرولین و قند محلول آنها در فواصل زمانی معین تعیین شد
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، fescue قرمز (Featua rubra L)، یک علف چمنی از نوع سرد که به سرده festuca تعلق دارد، به طور طبیعی رشد می کند محتوای قند محلول و محلول آن ها در فواصل زمانی منظم تعیین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Description Medicago sativa L. tolerance than high fescue more.
[ترجمه گوگل]توضیحات Medicago sativa L تحمل بیشتر از فسکوی بالا
[ترجمه ترگمان]توصیف Medicago sativa L تحمل فشار بیش از حد بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Measuring results had certain reference value to maintenance and management of tall fescue lawn.
[ترجمه گوگل]نتایج اندازه‌گیری ارزش مرجع خاصی برای نگهداری و مدیریت چمن‌های مرتفع فسکیو داشت
[ترجمه ترگمان]نتایج اندازه گیری، ارزش مرجع مشخصی برای نگهداری و مدیریت محوطه چمن fescue داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In this paper, progresses in genetic transformation of tall fescue were reviewed in terms of recipient materials, transformation methods, target genes, influencing factors and transgene inheritance.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، پیشرفت‌ها در تبدیل ژنتیکی فسکیوی بلند از نظر مواد گیرنده، روش‌های تبدیل، ژن‌های هدف، عوامل مؤثر و توارث تراریخته بررسی شد
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، پیشرفت در تبدیل ژنتیکی fescue بلند به لحاظ مواد دریافت کننده، روش های تبدیل، ژن هدف، عوامل موثر بر ارث و ارث transgene مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The possibility to develop, from the hybrid lines obtained, new turf-type tall fescue cultivars suitable for Beijing region was also discussed.
[ترجمه گوگل]امکان توسعه، از خطوط هیبریدی به‌دست‌آمده، ارقام جدید فسکیو بلند از نوع چمن مناسب برای منطقه پکن نیز مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]احتمال توسعه، از خطوط ترکیبی به دست آمد، نوع کشت گیاهی بلند پایه برای منطقه پکن نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In addition, some phenomena frequently appeared in the practices, such as bald spots, aging, temperature and others of the lawn of tall fescue grass, were explained and analyzed.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، برخی از پدیده‌هایی که به طور مکرر در تمرین‌ها ظاهر می‌شدند، مانند لکه‌های طاس، پیری، دما و موارد دیگر از چمنزار علف‌های بلند، توضیح و تحلیل شدند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، برخی از پدیده های به کرات در این روش ها ظاهر شدند، مانند نقاط کچل، پیری، دما و دیگر چمن علف fescue بلند، توضیح داده شدند و آنالیز شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Ornamental grass such as mondo grass, pampas grass, blue fescue, etc.
[ترجمه گوگل]چمن های زینتی مانند چمن موندو، چمن پامپاس، فسکیو آبی و غیره
[ترجمه ترگمان]علف Ornamental مانند علف mondo، علف pampas، fescue آبی و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Nest-type Beijing Olympic Stadium was simulated to study the pattern of heat accumulation and its impacts on the growth of tall fescue (Festuca arundinacea).
[ترجمه گوگل]استادیوم المپیک پکن از نوع آشیانه برای مطالعه الگوی انباشت گرما و تأثیرات آن بر رشد فسکوی بلند (Festuca arundinacea) شبیه سازی شد
[ترجمه ترگمان]استادیوم المپیک پکن - برای مطالعه الگوی تجمع گرما و اثرات آن بر رشد of بلند شبیه سازی شده است (Festuca arundinacea)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بوریا (اسم)
rush, straw, bulrush, mat, matting, fescue

حصیر (اسم)
straw, mat, matting, fescue

انگلیسی به انگلیسی

• straw, small stick; type of grass

پیشنهاد کاربران

بپرس