ferule

/ˈferuːl//ˈferuːl/

معنی: چوب خیزران، عصا، گرز، تنبیه با چوب، خط کش، خط کش پهن برای زدن بچه
معانی دیگر: چوب پهن (مانند خط کش) که سابقا با آن بچه ها را ادب می کردند، چوب زدن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a rod, flat stick, or cane used for punishing children.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: ferules, feruling, feruled
• : تعریف: to punish using a ferule.

جمله های نمونه

1. No mere ferule will answer for this offence.
[ترجمه گوگل]هیچ فضولی صرفا پاسخگوی این تخلف نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]ترکه تنها برای این اهانت قرار نخواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The teacher often beat him with a ferule when he was young.
[ترجمه گوگل]معلم اغلب در جوانی او را با قاتل کتک می زد
[ترجمه ترگمان]معلم اغلب وقتی جوان بود او را با خط کش کتک می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The teacher strikes the table with his ferule to quiet the students.
[ترجمه گوگل]معلم برای ساکت کردن دانش‌آموزان با فرور خود روی میز می‌کوبد
[ترجمه ترگمان]معلم با خط کش به میز ضربه می زند تا دانش آموزان را آرام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The ferule is used for conversion, tonsure, ordination and parlance.
[ترجمه گوگل]فرول برای تبدیل، تناسب، انتصاب و اصطلاح استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]خط کش برای تبدیل، سر زدن، هماهنگی و حرف زدن به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His rod and his ferule were seldom idle now -- at least among the smaller pupils.
[ترجمه گوگل]میله و چماق او اکنون به ندرت بیکار بودند - حداقل در بین مردمک های کوچکتر
[ترجمه ترگمان]ترکه و خط کش او به ندرت عاطل می ماند حداقل در میان شاگردهای کوچک تر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the investigation, the reasons why cause the sand burning are given by analyzing sand burning sites of LFC ferule and sand burning type, and the prevention measures are proposed.
[ترجمه گوگل]در بررسی، دلایل ایجاد شن سوزی با تجزیه و تحلیل مکان های شن سوزی از نوع فرول LFC و نوع شن سوزی ارائه شده و اقدامات پیشگیری پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]در این تحقیق، به این دلیل است که علت سوختن ماسه با تجزیه و تحلیل سایت های سوزاندن ماسه، خط کش و نوع سوختن ماسه، و معیارهای پیش گیری پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چوب خیزران (اسم)
bamboo, ferule

عصا (اسم)
stick, bat, rod, ferule, cane, wand, walking stick, baton, truncheon

گرز (اسم)
club, ferule, mallet, mace, wand, maul, quarterstaff

تنبیه با چوب (اسم)
ferule

خط کش (اسم)
rule, ferule, ruler

خط کش پهن برای زدن بچه (اسم)
ferule

تخصصی

[ریاضیات] خط کش پهن

انگلیسی به انگلیسی

• rod or ruler used to punish children

پیشنهاد کاربران

بپرس