fertilise

جمله های نمونه

1. Certain varieties cannot be fertilised with their own pollen.
[ترجمه گوگل]واریته های خاصی را نمی توان با گرده خود بارور کرد
[ترجمه ترگمان]برخی از انواع خاص نمی توانند با گرده خود fertilised شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Non-identical twins are the result of two fertilised eggs implanting in the uterus at the same time.
[ترجمه گوگل]دوقلوهای غیر همسان نتیجه کاشت همزمان دو تخمک بارور شده در رحم هستند
[ترجمه ترگمان]دوقلوهای همسان، نتیجه دو تخم fertilised هستند که در یک زمان در رحم قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A donor egg fertilised by her husband's sperm will be implanted in her womb.
[ترجمه mehraban] یک تخمک اهدایی که توسط شوهرش بارور شده در رحمش مستقر میشود
|
[ترجمه گوگل]یک تخمک اهدایی که توسط اسپرم شوهرش بارور شده است در رحم او کاشته می شود
[ترجمه ترگمان]یک تخم مرغ اهدا کننده توسط اسپرم شوهرش در شکمش قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If the egg is not fertilised oestrogen and progesterone decrease.
[ترجمه گوگل]اگر تخمک بارور نشود، استروژن و پروژسترون کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]اگر میزان هورمون استروژن کم شود و میزان پروژسترون کاهش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Only one sperm fertilises an egg.
[ترجمه گوگل]فقط یک اسپرم تخمک را بارور می کند
[ترجمه ترگمان]فقط یه اسپرم رو حاصلخیز میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As this happens, the fertilised egg is carried down the fallopian tube into the uterus.
[ترجمه گوگل]همانطور که این اتفاق می افتد، تخمک بارور شده از لوله فالوپ به داخل رحم منتقل می شود
[ترجمه ترگمان]همانطور که این اتفاق می افتد، تخم fertilised لوله fallopian را به داخل رحم حمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The net result, say some officials, is that foreign money has frequently ended up fertilising or irrigating opium fields.
[ترجمه گوگل]برخی از مقامات می گویند که نتیجه خالص این است که پول خارجی اغلب به کود یا آبیاری مزارع تریاک ختم شده است
[ترجمه ترگمان]نتیجه تور این است که برخی مقامات می گویند که پول خارجی اغلب به fertilising یا آبیاری مزارع تریاک ختم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. All were then fertilised with sperm from her husband.
[ترجمه گوگل]سپس همه با اسپرم شوهرش بارور شدند
[ترجمه ترگمان]همه با اسپرم از شوهرش فاصله می گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The eggs are implanted in the recipient and fertilised by her partner's sperm.
[ترجمه گوگل]تخمک ها در گیرنده کاشته شده و توسط اسپرم شریک او بارور می شوند
[ترجمه ترگمان]این تخم مرغ در گیرنده و توسط اسپرم شریک زندگی پیوند خورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A donor egg fertilised by her 51-year-old husband's sperm was implanted in her womb.
[ترجمه گوگل]یک تخمک اهدایی که توسط اسپرم شوهر 51 ساله او بارور شده بود در رحم او کاشته شد
[ترجمه ترگمان]یک تخم مرغ اهدا کننده توسط اسپرم شوهر ۵۱ ساله در رحم او قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The banks were used as limitless reservoirs to fertilise growth, indulge political fantasy and bribe the governments' friends.
[ترجمه گوگل]بانک ها به عنوان مخازن بی حد و حصر برای بارور کردن رشد، افراط در تخیلات سیاسی و رشوه دادن به دوستان دولت مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]این بانک ها به عنوان یک منبع نامحدود برای بارور سازی رشد، زیاده روی در تفکر سیاسی و رشوه دادن به دوستان دولت به کار گرفته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Immediately after fertilising operations have ceased, banking-up is performed by ploughing an angled blade between each row of vines.
[ترجمه گوگل]بلافاصله پس از پایان عملیات کود دهی، با شخم زدن یک تیغه زاویه دار بین هر ردیف انگور، عملیات کود دهی انجام می شود
[ترجمه ترگمان]بلافاصله پس از اتمام عملیات fertilising، عملیات بانکی با استفاده از یک تیغه زاویه دار بین هر ردیف تاک ها انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The fertilised eggs are not then laid but remain inside the female's oviduct.
[ترجمه گوگل]سپس تخم های بارور شده گذاشته نمی شوند بلکه در داخل مجرای تخمک ماده باقی می مانند
[ترجمه ترگمان]در آن زمان تخم مرغ نیمرو به خاک سپرده نشده است اما در داخل oviduct ماده باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Numerous sperm trying to to fertilise a human egg. They are trying to find their way through the zona pellucida, the membrane that surrounds and protects the egg.
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی اسپرم برای بارور کردن تخمک انسان تلاش می کنند آنها سعی می کنند راه خود را از طریق زونا پلوسیدا، غشایی که تخم را احاطه کرده و از آن محافظت می کند، بیابند
[ترجمه ترگمان]اسپرم زیادی در تلاش برای بارور کردن یک تخم انسان است آن ها سعی می کنند راهشان را از طریق the pellucida پیدا کنند، غشا اطراف تخم مرغ را احاطه کرده و از آن محافظت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• impregnate, inseminate; enrich the soil by the addition of organic or chemical substances (also fertilize)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : fertilize
✅️ اسم ( noun ) : fertilization / fertilizer / fertility
✅️ صفت ( adjective ) : fertile
✅️ قید ( adverb ) : _
بارور کردن، لقاح دادن ( پزشکی )
کشاورزی: تقویت کننده، تحریک کننده برای رشد سریع تر

بپرس