1. The ferrule was well-formed, with no sharp edges.
[ترجمه گوگل]فرول به خوبی شکل گرفته بود، بدون لبه های تیز
[ترجمه ترگمان]The به خوبی شکل گرفته بود و هیچ لبه تیز نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It seemed he had just lost the ferrule of his stick.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که او به تازگی حلقه چوب خود را گم کرده است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که نوک عصایش را از دست داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The use of plastic also means that the ferrule will not rust or discolour.
[ترجمه گوگل]استفاده از پلاستیک همچنین به این معنی است که فرول زنگ نمیزند یا تغییر رنگ نمیدهد
[ترجمه ترگمان]استفاده از پلاستیک همچنین به این معنی است که the زنگ نخواهد زد و یا زنگ نخواهد زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. NOTE: You must clean the ceramic ferrule and it's tip with alcohol and absorbent cotton very carefully before using.
[ترجمه گوگل]توجه: قبل از استفاده باید فرول سرامیکی و نوک آن را با الکل و پنبه جاذب با دقت تمیز کنید
[ترجمه ترگمان]توجه: شما باید the سرامیک را تمیز کنید و قبل از استفاده از آن با دقت بسیار پنبه و پنبه جاذب را به دقت بررسی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A ferrule and eraser are crimped into place on each pencil.
[ترجمه گوگل]روی هر مداد یک فرل و پاک کن در جای خود قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]بست و پاک کن دو مداد روی هر مداد گذاشته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Leave some of the tip on the ferrule to ensure you do not damage the ferrule.
[ترجمه گوگل]مقداری از نوک آن را روی فرول بگذارید تا مطمئن شوید که به فرول آسیب نرسانید
[ترجمه ترگمان]قسمتی از نوک on را کنار بگذارید تا مطمئن شوید که به ferrule آسیب نرسانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The thumb ferrule is set outside the ferrule of index finger on the backplate with steel wires.
[ترجمه گوگل]فرول انگشت شست خارج از حلقه انگشت اشاره روی صفحه پشتی با سیم های فولادی قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]انگشت شست، خارج از ferrule انگشت اشاره بر روی backplate با سیم های فولادی تنظیم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Its ferrule followed lightly on the path, squealing at his heels.
[ترجمه گوگل]فرول آن به آرامی در مسیر دنبال میشد و در پاشنههای او جیغ میکشید
[ترجمه ترگمان]پاشنه آن به نرمی بر سر راه به دنبال او به راه افتاد و در پاشنه پای او جیغ می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A simple method was proposed using a metal ferrule for suppressing the interference current.
[ترجمه گوگل]یک روش ساده با استفاده از یک فرول فلزی برای سرکوب جریان تداخل پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان]یک روش ساده با استفاده از ferrule فلزی برای سرکوب جریان تداخل پیشنهاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Fiber Optic Components and assemblies, Connector, Adaptor, Attenuator, Ferrule, Patchcord Optical Instrument and Parts.
[ترجمه گوگل]قطعات و مجموعه های فیبر نوری، اتصال دهنده، آداپتور، تضعیف کننده، فرول، ابزار و قطعات نوری Patchcord
[ترجمه ترگمان]قطعات و قطعات Optic فیبر، متصل کننده، adaptor، Attenuator، ferrule، Patchcord نوری و قطعات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Another ferrule that is used to enclose the wrist and antebrachium is linked to the crossbar of the U-shaped rack through elastic strings.
[ترجمه گوگل]فرول دیگری که برای محصور کردن مچ دست و انتبراکیوم استفاده می شود از طریق رشته های الاستیک به میله متقاطع قفسه U شکل متصل می شود
[ترجمه ترگمان]ferrule دیگری که برای محصور کردن مچ به کار می رود و antebrachium با میله عرضی قفسه U شکل از طریق رشته های الاستیک متصل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The umbrella fell to the floor with a sharp crack of the ferrule on the tile.
[ترجمه گوگل]چتر با ترک تیز فرول روی کاشی به زمین افتاد
[ترجمه ترگمان]چتر با یک شکاف شدید بر روی کاشی کف زمین افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Real and imagined depths were lurking under the probing axe, and twice I broke through a crust with boot and ferrule.
[ترجمه گوگل]اعماق واقعی و خیالی زیر تبر کاوشگر کمین کرده بود و من دو بار با چکمه و فرول از پوسته ای شکستم
[ترجمه ترگمان]اعماق ذهن واقعی و واقعی در زیر تبر جست و جو در کمین بود و دو بار با چکمه و لگد از بین دندان هایم یک تکه نان را شکستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It is usual for them to come in two equal length pieces to fit a central ferrule.
[ترجمه گوگل]معمولاً آنها در دو قطعه با طول مساوی برای قرار دادن یک فرول مرکزی قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]برای آن ها معمول است که دو قطعه با طول یک سان برای تناسب با یک ferrule مرکزی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید