ferromagnetism


شیمى : فرومغناطیس

جمله های نمونه

1. We ferromagnetism in carbon - doped ZnO.
[ترجمه گوگل]ما فرومغناطیس در کربن - ZnO دوپ شده است
[ترجمه ترگمان]ما در ZnO تولید شده به رنگ کربن هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. So, the monitor of ferromagnetism material is the key to the safy of the whole device.
[ترجمه گوگل]بنابراین، مانیتور مواد فرومغناطیس کلید ایمن سازی کل دستگاه است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، نظارت بر مواد اولیه کلید to کل دستگاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The physical origin of the ferromagnetism and antiferromagnetism was explained.
[ترجمه گوگل]منشا فیزیکی فرومغناطیس و ضد فرومغناطیس توضیح داده شد
[ترجمه ترگمان]منشا فیزیکی of و antiferromagnetism توضیح داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The room temperature ferromagnetism in Co-doped ZnO films with different carrier concentration fabricated by the sol–gel method at different annealing atmospheres was investigated.
[ترجمه گوگل]فرومغناطیس دمای اتاق در فیلم‌های ZnO دوپ شده با غلظت حامل متفاوت ساخته شده با روش سل-ژل در اتمسفرهای بازپخت مختلف مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]دمای اتاق بر روی لایه های ZnO تولید شده با غلظت حامل مختلف که توسط روش sol - ژل در اتمسفرهای مختلف تابکاری ساخته شد، مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Multiferroic materials are a class of materials that yield simultaneous ferroelectricity and ferromagnetism. They have a potential applications in information storage, spintronic devices and sensors.
[ترجمه گوگل]مواد مولتی فرویک دسته ای از مواد هستند که همزمان فروالکتریک و فرومغناطیس تولید می کنند آنها کاربردهای بالقوه ای در ذخیره سازی اطلاعات، دستگاه های اسپینترونیک و حسگرها دارند
[ترجمه ترگمان]مواد Multiferroic دسته ای از موادی هستند که به طور همزمان ferroelectricity و ferromagnetism را به دست می دهند آن ها کاربردهای بالقوه ای در ذخیره سازی اطلاعات، دستگاه ها و حسگرهای spintronic دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The ferroelectromagnets is a special compound which shows the coexistence of the spontaneous ferroelectricity and ferromagnetism in the same phase at certain temperature.
[ترجمه گوگل]فروالکترومغناطیس ترکیب خاصی است که همزیستی فروالکتریک و فرومغناطیس خود به خودی را در یک فاز در دمای معین نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]ferroelectromagnets یک ترکیب مخصوص است که هم زیستی of به خودی و فرو رفتگی در یک فاز در دمای مشخص را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Dietl et al. predicted that p type Mn doped ZnO could have ferromagnetism at room temperature.
[ترجمه گوگل]دیتل و همکاران پیش بینی کرد که نوع p منگنز دوپ شده ZnO می تواند فرومغناطیس در دمای اتاق داشته باشد
[ترجمه ترگمان]Dietl و همکاران پیش بینی کردند که این نوع p [ p ] را می توان در دمای اتاق ثابت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The new theory admits the Earth's inner core to be a ferromagnet. The ferromagnetism of inner core is supported by observed anisotropic property of inner core in transmitting seismic waves.
[ترجمه گوگل]نظریه جدید می پذیرد که هسته داخلی زمین یک فرومغناطیس است فرومغناطیس هسته داخلی توسط خاصیت ناهمسانگرد مشاهده شده هسته داخلی در ارسال امواج لرزه ای پشتیبانی می شود
[ترجمه ترگمان]نظریه جدید تصدیق می کند که هسته مرکزی زمین یک ferromagnet است فرو رفتگی هسته داخلی با خاصیت غیر ایزوتوپ درونی هسته داخلی در انتقال امواج لرزه ای پشتیبانی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Magnetic properties measurement proved that coated composite powders have fine ferromagnetism and magnetic anisotropy.
[ترجمه گوگل]اندازه گیری خواص مغناطیسی ثابت کرد که پودرهای کامپوزیت پوشش داده شده دارای فرومغناطیس ظریف و ناهمسانگردی مغناطیسی هستند
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری خواص مغناطیسی ثابت کرد که پودر کامپوزیت پوشانده شده بر ناهمسانگردی مقاوم و مغناطیسی تاثیر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The paramagnetism of HP furnace tubes will transform into ferromagnetism after carburization. The degree of carburization can be determined according to the changes of magnetism.
[ترجمه گوگل]پارامغناطیس لوله های کوره HP پس از کربورسازی به فرومغناطیس تبدیل می شود با توجه به تغییرات مغناطیس می توان درجه کربوری شدن را تعیین کرد
[ترجمه ترگمان]استفاده از لوله های furnace HP به فرو رفتگی پس از carburization تبدیل خواهد شد درجه of را می توان مطابق با تغییرات مغناطیس تعیین کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The results show that water content and acid number raise, flash point and burning point drop and the density of ferromagnetism particles increase slowly along with the increasing mileages.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می‌دهد که محتوای آب و تعداد اسید افزایش می‌یابد، نقطه اشتعال و نقطه سوختن کاهش می‌یابد و چگالی ذرات فرومغناطیس به آرامی همراه با افزایش مسافت پیموده شده افزایش می‌یابد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که مقدار آب و تعداد اسید افزایش می یابد، نقطه اشتعال و کاهش نقطه اشتعال و تراکم ذرات فرو مغناطیسی به تدریج با افزایش mileages افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Multiferroic materials are a class of materials that yield simultaneous ferroelectricity and ferromagnetism. It has a potential applications in information storage, spintronic devices and sensors.
[ترجمه گوگل]مواد مولتی فرویک دسته ای از مواد هستند که همزمان فروالکتریک و فرومغناطیس تولید می کنند کاربردهای بالقوه ای در ذخیره سازی اطلاعات، دستگاه های اسپینترونیک و حسگرها دارد
[ترجمه ترگمان]مواد Multiferroic دسته ای از موادی هستند که به طور همزمان ferroelectricity و ferromagnetism را به دست می دهند این دستگاه دارای کاربردهای بالقوه ای در ذخیره سازی اطلاعات، دستگاه های spintronic و سنسورها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Orientation relying on magnitism must have error if there is ferromagnetism around the seismometer.
[ترجمه گوگل]در صورت وجود فرومغناطیس در اطراف لرزه‌سنج، جهت‌گیری مبتنی بر قدردانی باید دارای خطا باشد
[ترجمه ترگمان]جهت اتکا به magnitism باید در صورتی که بر روی the ثابت باشد خطایی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] فرومغناطیس
[زمین شناسی] فرومغناطیس

انگلیسی به انگلیسی

• spontaneous magnetism exhibited by some materials in the absence of an external magnetic field (electricity, physics)

پیشنهاد کاربران

ferromagnetism ( فیزیک )
واژه مصوب: فِرّومغناطیس
تعریف: ویژگی موادی مانند آهن و نیکل و کبالت و آلیاژها و ترکیب آنها
فرومغناطیس

بپرس