ferocity

/fəˈrɑːsəti//fəˈrɒsɪti/

معنی: سبعیت، وحشیگری، درنده خویی
معانی دیگر: ددمنشی، درندگی، شدت، بدی زیاد، حدت، ستمگری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the quality or state of being ferocious; ferociousness.
مشابه: fury, violence

- The invaders attacked with terrible ferocity.
[ترجمه گوگل] مهاجمان با خشونت وحشتناکی حمله کردند
[ترجمه ترگمان] مهاجمان با درنده خویی وحشتناک به حمله پرداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a tiger's ferocity
درنده خویی پلنگ

2. the storm's ferocity
شدت توفان

3. our wounds witness the ferocity of their attack
زخم های ما نشانه ی بی امان بودن حمله ی آنان است.

4. He had never heard such ferocity in a man's voice.
[ترجمه گوگل]او هرگز چنین وحشی را در صدای یک مرد نشنیده بود
[ترجمه ترگمان]او هرگز چنین درندگی را در صدای مردی نشنیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The lion attacked its victim with great ferocity.
[ترجمه گوگل]شیر با خشونت فراوان به قربانی خود حمله کرد
[ترجمه ترگمان]شیر با درندگی به قربانی حمله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The uprising was put down with the utmost ferocity.
[ترجمه گوگل]قیام با نهایت قساوت سرکوب شد
[ترجمه ترگمان]عصیان با نهایت درندگی به زمین افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The ferocity of the attack shocked a lot of people.
[ترجمه گوگل]وحشیانه این حمله بسیاری از مردم را شوکه کرد
[ترجمه ترگمان]درنده خویی این حمله افراد زیادی را شوکه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His intensity and the ferocity of his feelings alarmed me.
[ترجمه گوگل]شدت و خشونت احساساتش مرا نگران کرد
[ترجمه ترگمان]شدت و شدت احساسات او مرا نگران کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It attacks its prey with great ferocity.
[ترجمه گوگل]با وحشیانه به طعمه خود حمله می کند
[ترجمه ترگمان]با درنده خویی زیاد به طعمه خود حمله می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The war blazed on with renewed ferocity.
[ترجمه گوگل]جنگ با وحشیگری دوباره شعله ور شد
[ترجمه ترگمان]جنگ با درندگی نو آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Still, the Guarneri communicated the ferocity of the finale with its ultimate elaboration of the material propounded in the first movement.
[ترجمه گوگل]با این حال، Guarneri با شرح و بسط نهایی مواد ارائه شده در موومان اول، وحشیانه پایان را به اشتراک گذاشت
[ترجمه ترگمان]با این حال، Guarneri خشونت آخرین قسمت پایانی را با دقت نهایی ماده که در حرکت اول مطرح شده بود، به میان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She fought with crazed ferocity.
[ترجمه گوگل]او با وحشیگری دیوانه وار مبارزه کرد
[ترجمه ترگمان]او با درندگی دیوانه مبارزه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We quarrelled with unchristian ferocity.
[ترجمه گوگل]ما با وحشیگری غیر مسیحی دعوا کردیم
[ترجمه ترگمان]ما با درندگی unchristian جر و بحث کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In time, Chagnon became a legend of ferocity in the Amazon.
[ترجمه گوگل]با گذشت زمان، Chagnon به یک افسانه وحشی در آمازون تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]در آن زمان، Chagnon به افسانه درنده خویی در آمازون تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سبعیت (اسم)
beastliness, brutality, atrocity, ferocity, predatism, truculence, truculency

وحشیگری (اسم)
brutality, savagery, barbarity, ferocity, truculence, barbarism, vandalism, incivility, ferity, ruffianism, truculency, vulgarism, vulgarity

درنده خویی (اسم)
fury, ferocity, rapacity

انگلیسی به انگلیسی

• savagery, fierceness, brutalness
when something is done with ferocity, it is done in a fierce and violent way.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : ferocity
✅️ صفت ( adjective ) : ferocious
✅️ قید ( adverb ) : ferociously
1. وحشی گری
2. شدت و حدت
سنگدلی

بپرس