دیکشنری
مترجم
بپرس
fermented
/fərˈment/
/fəˈment/
ورامده، برامده، مخمر
دنبال کنید
جمله های نمونه
1. quick-spreading rumors fermented the city
شایعات زودگستر شهر را به آشوب کشاند.
انگلیسی به انگلیسی
• having undergone fermentation
پیشنهاد کاربران
تخمیر شده، ترش شده
تخمیر شده
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها