fermentation

/ˌfərmənˈteɪʃn̩//ˌfɜːmenˈteɪʃn̩/

معنی: تخمیر
معانی دیگر: وزمان، خازش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the chemical act or process, caused by a fermenting agent, of converting a carbohydrate into alcohol, acids, and other compounds, as yeast converts the sugar in grape juice into alcohol, producing wine.

(2) تعریف: excitement, agitation, or upset; ferment.

جمله های نمونه

1. caseous fermentation
وزمان پنیری،تخمیر پنیری

2. bacteria cause fermentation
ترکیزه ها موجب تخمیر می شوند.

3. The fermentation of milk causes it to curdle.
[ترجمه گوگل]تخمیر شیر باعث لخت شدن آن می شود
[ترجمه ترگمان]تخمیر شیر باعث curdle می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Milk becomes cheese by fermentation.
[ترجمه گوگل]شیر با تخمیر تبدیل به پنیر می شود
[ترجمه ترگمان]شیر با تخمیر پنیر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sugar is added to the wine during fermentation to increase the alcohol level.
[ترجمه گوگل]در طول تخمیر برای افزایش سطح الکل، شکر به شراب اضافه می شود
[ترجمه ترگمان]در طی تخمیر، شکر به شراب اضافه می شود تا سطح الکل افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Yeast is essential for the fermentation that produces alcohol.
[ترجمه گوگل]مخمر برای تخمیر که الکل تولید می کند ضروری است
[ترجمه ترگمان]Yeast برای تخمیر that که الکل تولید می کند، ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When fermentation starts to slow down, a hard spile is used to control the escape of the gas.
[ترجمه گوگل]هنگامی که تخمیر شروع به کند شدن می کند، از یک اسپیل سخت برای کنترل خروج گاز استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]وقتی تخمیر شروع به کند شدن می کند، برای کنترل فرار گاز به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The beer is obtained by the fermentation of molasses and banana juice.
[ترجمه گوگل]آبجو از تخمیر ملاس و آب موز به دست می آید
[ترجمه ترگمان]آبجو با تخمیر شیره قند و عصاره موز به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. So much yeast is produced during fermentation that large amounts are sold to companies such as Marmite to be turned into yeast extract.
[ترجمه گوگل]در حین تخمیر آنقدر مخمر تولید می شود که مقادیر زیادی به شرکت هایی مانند مارمیت فروخته می شود تا به عصاره مخمر تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین بسیاری از مخمر در طی تخمیر تولید می شوند که مقادیر زیادی به شرکت هایی مانند marmite فروخته می شوند تا به عصاره مخمر تبدیل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Separating the solid matter for aerobic fermentation into manure also cuts the risk.
[ترجمه گوگل]جداسازی ماده جامد برای تخمیر هوازی در کود نیز خطر را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]جدا کردن ماده جامد برای تخمیر aerobic به مدفوع، خطر را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As with the science of fermentation, it took a surprisingly long time for anybody to find answers to such questions.
[ترجمه گوگل]مانند علم تخمیر، زمان زیادی طول کشید تا کسی بتواند پاسخی برای چنین سؤالاتی پیدا کند
[ترجمه ترگمان]همانند علم تخمیر، زمان زیادی طول کشید تا هر کسی پاسخ چنین سوالاتی را پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This fermentation gradually changes the flavor of the dough as well as the chemistry among all of the ingredients.
[ترجمه گوگل]این تخمیر به تدریج طعم خمیر و همچنین ترکیب شیمیایی را در بین همه مواد تغییر می دهد
[ترجمه ترگمان]این تخمیر به تدریج طعم خمیر و همچنین شیمی بین همه اجزا را تغییر می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Bread made by traditional bulk fermentation. 75p for 800g.
[ترجمه گوگل]نانی که با تخمیر فله ای سنتی تهیه می شود 75p برای 800 گرم
[ترجمه ترگمان]نانی که به وسیله تخمیر bulk سنتی ساخته شد ۷۵ P برای ۸۰۰ گرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Effective H 2 disposal during fermentation is essential for normal large bowel function.
[ترجمه گوگل]دفع موثر H2 در طول تخمیر برای عملکرد طبیعی روده بزرگ ضروری است
[ترجمه ترگمان]دفع موثر H ۲ در طول تخمیر برای عملکرد نرمال روده ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In dry wines no sugar is left after fermentation.
[ترجمه گوگل]در شراب های خشک پس از تخمیر شکر باقی نمی ماند
[ترجمه ترگمان]در شراب های خشک، هیچ قند بعد از تخمیر باقی نمی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تخمیر (اسم)
fermentation, zymosis

تخصصی

[علوم دامی] تخمیر .
[شیمی] 1- تخمیر، وزمان، خازش 2- آشوب، جوش و خروش
[صنایع غذایی] تخمیر : اکسیداسیون ترکیبات آلی بدون حضور گیرنده خارجی الکترون.
[زمین شناسی] تخمیر
[نساجی] تخمیر - فساد شیمیایی
[خاک شناسی] تخمیر

انگلیسی به انگلیسی

• chemical conversion of organic compounds by means of enzymes; agitation, unrest
fermentation is the process by which wine, beer, or food ferments.

پیشنهاد کاربران

a process of chemical change in food or drink because of the action of yeast or bacteria, which may cause it to produce bubbles or heat, or turn sugars in it into alcohol
تخمیر فرایندی متابولیک است که قندها را به اسید ها، گازها یا الکل تبدیل می کند. این فرایند در مخمر ها و باکتری ها و همچنین در سلول های عضلانی هنگام مواجه شدن با کمبود اکسیژن رخ می دهد، همان طور که در تخمیر اسید لاکتیک اتفاق می افتد. به علاوه از واژه تخمیر به طور گسترده ای برای اشاره به رشد میکروارگانیسم ها بر روی یک محیط کشت، اغلب با هدف تولید یک محصول شیمیایی خاص استفاده می شود. میکروبیولوژیست فرانسوی لویی پاستور، اغلب به خاطر دانشش درباره تخمیر و علل میکروبی آن به یاد آورده می شود. علم تخمیر تحت عنوان مخمرشناسی ( Zymology ) شناخته می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/fermentation• https://en.wikipedia.org/wiki/Fermentation
آشوب، ناآرامی، تشویش
fermentation ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: تخمیر
تعریف: فرایندی کارمایه زا ( energy - yielding ) که در آن دگرگشت ترکیبات آلی به ترکیبات ساده تر را ریزاندامگان ها به صورت بی هوازی انجام می دهند
فعل و انفعال
واکنش شیمیایی
تخمیر

بپرس