**Fenny** به چندین مفهوم مختلف اشاره دارد: 1. **زمین های باتلاقی یا مرغزاری:** - **Fenny** به زمین هایی گفته می شود که باتلاقی یا مرغزاری هستند. این اصطلاح از کلمه **fen** به معنای "مرغزار" یا "بолот" گرفته شده است. **Fenny country** به مناطق جغرافیایی با این ویژگی اشاره دارد. ... [مشاهده متن کامل]
2. **نام های جغرافیایی:** - **Fenny** در نام های جغرافیایی مختلف در انگلستان استفاده می شود، مانند **Fenny Drayton** در لسترشایر، **Fenny Bentley** در دربی شایر، و **Fenny Compton** در وارویک شایر. 3. **نام شخص:** - **Fenny** همچنین به عنوان یک نام شخص استفاده می شود. برای مثال، **Fenny Heemskerk** یک شطرنج باز هلندی بود. 4. **نام در ادبیات:** - در ادبیات، **Fenny** به عنوان یک نام مستعار برای یک شخصیت در **The Hitchhiker's Guide to the Galaxy** توسط **Douglas Adams** استفاده شده است. 5. **ریشه شناسی:** - کلمه **fenny** از **Middle English** گرفته شده است و به **Old English** "fennig" مرتبط است که به معنای "مرغزاری" است.
Fenny /ˈfɛnɪ/ ( adj ) – meaning: boggy or marshy باتلاقی؛ مردابی؛ لجنزار؛ گلی؛ تالابی Example 1: 👇 The rain and thaw, following upon frosty weather, had converted the fenny country in many directions into a shallow lake. ... [مشاهده متن کامل]
باران و برف آب شده، به دنبال هوای یخبندان، این کشورِ مردابی را از جهات مختلف به یک دریاچه کم عمق تبدیل کرده بود. Example 2: 👇 Her footsteps left dark imprints in the fenny soil, each one filling with water. قدم های او آثار تیره ای را در خاک های گِلی بر جای گذاشت که هر کدام پر از آب بود. Example 3: 👇 The horse hesitated before stepping onto the fenny path, sensing the unstable ground beneath its hooves. اسب قبل از پا گذاشتن به مسیر لجنزار مردد بود و زمین ناپایدار زیر سم هایش را حس می کرد. Example 4: 👇 The dank marsh - world they enter will be the fenny breeding ground of English literature. دنیای سرد، مرطوب و باتلاقی که آنها وارد آن می شوند، محلِ تالابیِ پرورش ادبیات انگلیسی است.