انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
تصادف جزئی
چیزی نیست، بی رنگ درمیاد!
چیزی نیست، بی رنگ درمیاد!
تصادف جزئی
# We got into a fender bender just as we were leaving the parking lot at the mall
تصادف کوچک، جزئی
خرت پرت
تصادف جزئی
تصادف کوچک خودرو ( در حد شکستن یا خم شدن سپر یا گلگیر خودرو )
خرت و پرت، خنزر پنزر