1. He managed to fend off his attackers with a stick.
[ترجمه گوگل]او موفق شد با چوب مهاجمان خود را دفع کند
[ترجمه ترگمان]او توانست با یک چوب مهاجمان خود را دفع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او توانست با یک چوب مهاجمان خود را دفع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He was able to fend off the blow with his arm.
[ترجمه گوگل]او توانست ضربه را با بازویش دفع کند
[ترجمه ترگمان]او قادر بود با دستش ضربه را دفع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او قادر بود با دستش ضربه را دفع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The minister had to fend off some awkward questions from reporters.
[ترجمه گوگل]وزیر مجبور شد از برخی سؤالات ناخوشایند خبرنگاران جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]وزیر باید برخی سوالات ناشیانه از گزارشگران را دفع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وزیر باید برخی سوالات ناشیانه از گزارشگران را دفع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The police had to fend off allegations of institutional racism after a black suspect was beaten by four white police officers.
[ترجمه گوگل]پس از ضرب و شتم یک مظنون سیاهپوست توسط چهار افسر پلیس سفیدپوست، پلیس مجبور شد اتهامات نژادپرستی نهادی را دفع کند
[ترجمه ترگمان]پلیس پس از اینکه یک مظنون سیاه پوست توسط چهار مامور پلیس سفید مورد ضرب و شتم قرار گرفت مجبور به دفع اتهامات نژادپرستی نهادی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پلیس پس از اینکه یک مظنون سیاه پوست توسط چهار مامور پلیس سفید مورد ضرب و شتم قرار گرفت مجبور به دفع اتهامات نژادپرستی نهادی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Can you fend off the other boat with your pole?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید قایق دیگر را با تیر خود دفع کنید؟
[ترجمه ترگمان]میتونی اون یکی قایق رو با تیر بکشی بیرون؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]میتونی اون یکی قایق رو با تیر بکشی بیرون؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It's our duty to fend off a thief from obtaining his gains.
[ترجمه گوگل]وظیفه ما این است که دزد را از دستیابی به دستاوردهایش دور کنیم
[ترجمه ترگمان]وظیفه ما این است که یک دزد را از دست آوردن منافع خود دفع کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وظیفه ما این است که یک دزد را از دست آوردن منافع خود دفع کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The company managed to fend off the hostile takeover bid.
[ترجمه گوگل]این شرکت موفق شد از پیشنهاد تصاحب خصمانه جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]این شرکت توانست پیشنهاد تصاحب خصمانه را دفع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این شرکت توانست پیشنهاد تصاحب خصمانه را دفع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The minister had to fend off some awkward questions.
[ترجمه گوگل]وزیر مجبور شد از برخی سؤالات ناخوشایند جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]وزیر باید یه سری سوالای ناجور از خودش در بیاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وزیر باید یه سری سوالای ناجور از خودش در بیاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She uses her secretary to fend off unwanted phone calls.
[ترجمه گوگل]او از منشی خود برای دفع تماس های تلفنی ناخواسته استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]او از منشی خود برای دفع تماس های تلفنی ناخواسته استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او از منشی خود برای دفع تماس های تلفنی ناخواسته استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. She managed to fend off questions about new tax increases.
[ترجمه گوگل]او موفق شد سؤالات مربوط به افزایش مالیات جدید را دفع کند
[ترجمه ترگمان]او توانست مسائل مربوط به افزایش مالیات جدید را دفع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او توانست مسائل مربوط به افزایش مالیات جدید را دفع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Somehow she managed to fend off the awkward questions.
[ترجمه گوگل]او به نوعی توانست از سؤالات ناخوشایند جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]یه جورایی اون سعی کرد که سوالای ناجور رو دفع کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یه جورایی اون سعی کرد که سوالای ناجور رو دفع کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He raised his hand to fend off the blow.
[ترجمه گوگل]دستش را بلند کرد تا ضربه را دفع کند
[ترجمه ترگمان]دستش را بالا برد تا آن ضربه را دفع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دستش را بالا برد تا آن ضربه را دفع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. When the men tried to fend off the animals, the officers kicked them in the head or stomach.
[ترجمه گوگل]زمانی که مردان سعی کردند حیوانات را دفع کنند، مأموران با لگد به سر یا شکم آنها ضربه زدند
[ترجمه ترگمان]وقتی مردان سعی کردند حیوانات را دفع کنند، افسران با لگد به سر و یا شکم آن ها ضربه زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی مردان سعی کردند حیوانات را دفع کنند، افسران با لگد به سر و یا شکم آن ها ضربه زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Maria tries to fend off Glass's questions, then cracks.
[ترجمه گوگل]ماریا سعی می کند از سوالات گلس جلوگیری کند، سپس می شکند
[ترجمه ترگمان]ماریا سعی می کند سوالات شیشه ای را دفع کند و بعد ترک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ماریا سعی می کند سوالات شیشه ای را دفع کند و بعد ترک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He must also fend off the advancing former Tennessee Gov.
[ترجمه گوگل]او همچنین باید از پیشروی فرماندار سابق تنسی جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]او همچنین باید فرماندار سابق تنسی را دفع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او همچنین باید فرماندار سابق تنسی را دفع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید