fencing

/ˈfensɪŋ//ˈfensɪŋ/

معنی: دفاع، نرده، حصار، محجر، ششمشیر بازی
معانی دیگر: شمشیربازی، نرده کشی، نرده بندی، سیبه کشی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the art, sport, or practice of sparring with swords or swordlike instruments.

(2) تعریف: material used for fences.

(3) تعریف: avoidance of giving straightforward answers.

جمله های نمونه

1. fencing was a part of german college education
شمشیربازی جزیی از آموزش دانشگاهی آلمان ها بود.

2. a fencing exhibition
نمایش شمشیر بازی

3. I did a bit of fencing while I was at college.
[ترجمه گوگل]زمانی که در دانشگاه بودم کمی شمشیربازی انجام دادم
[ترجمه ترگمان]وقتی تو دانشگاه بودم یکم شمشیر بازی کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They ended up ripping down perimeter fencing and tussling with the security staff.
[ترجمه گوگل]آنها در نهایت نرده های محیطی را پاره کردند و با کارکنان امنیتی درگیر شدند
[ترجمه ترگمان]اونا به محوطه شمشیر زدن و چوب زدن با کارکنان امنیتی تموم شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The factory is surrounded by electric fencing.
[ترجمه مهر] کارخانه با حفاظ های الکتریکی احاطه شده
|
[ترجمه گوگل]اطراف کارخانه با حصار برقی احاطه شده است
[ترجمه ترگمان]این کارخانه توسط fencing الکتریکی احاطه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Stop fencing with me answer my question!
[ترجمه گوگل]با من شمشیربازی را متوقف کن به سوال من جواب بده!
[ترجمه ترگمان]با من شمشیر بازی نکن! سوالم رو جواب بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The fencing has been delivered to the site.
[ترجمه گوگل]نرده به محل تحویل داده شده است
[ترجمه ترگمان]شمشیربازی به محل تحویل داده شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He is famous at fencing.
[ترجمه گوگل]او در شمشیربازی مشهور است
[ترجمه ترگمان]در شمشیربازی معروف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The entire complex is surrounded by 10-foot-high chain-link fencing.
[ترجمه گوگل]کل مجموعه توسط حصارهای زنجیره ای به ارتفاع 10 فوت احاطه شده است
[ترجمه ترگمان]کل مجموعه توسط شمشیربازی با زنجیر ۱۰ فوتی احاطه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He proposed fencing the homeless out of their encampment in Golden Gate Park.
[ترجمه گوگل]او پیشنهاد کرد بی خانمان ها را از اردوگاهشان در پارک گلدن گیت حصار بکشند
[ترجمه ترگمان]او پیشنهاد کرد که بی خانمان ها را از اردوگاه در پارک گلدن گیت بیرون کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Laid out as a patio garden, with tall fencing all around and various shrubs, plants and an ornamental pond.
[ترجمه گوگل]به‌عنوان یک باغ پاسیو، با حصارهای بلند دور تا دور و درختچه‌های مختلف، گیاهان و حوض زینتی
[ترجمه ترگمان]مانند یک باغ حیاط خلوت، با شمشیر بلند و بوته های فراوان، گیاهان و یک استخر شیک، با شمشیر بازی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He performed a brief mime of some one fencing.
[ترجمه گوگل]او یک میم کوتاه از یک شمشیربازی انجام داد
[ترجمه ترگمان]در این موقع از یک شمشیر بازی در شمشیربازی به میان آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He was also taking fencing, just because it was new and different.
[ترجمه گوگل]او همچنین شمشیربازی می گرفت، فقط به این دلیل که جدید و متفاوت بود
[ترجمه ترگمان]او همچنین شمشیر بازی در دست داشت، فقط به خاطر اینکه جدید و متفاوت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دفاع (اسم)
answer, munition, advocacy, defense, pleading, vindication, apologia, replication, fencing, pale

نرده (اسم)
balustrade, railing, fencing, rail, parapet, paling, list, pale

حصار (اسم)
fort, hag, enclosure, enceinte, fold, barrier, fencing, fence, barracoon, wall, hedge, haw, cramp, kraal, inclosure, paddock

محجر (اسم)
railing, fencing, parapet, fence, peel, palisade

ششمشیر بازی (اسم)
fencing

تخصصی

[عمران و معماری] حصارکشی - نرده - نرده کشی

انگلیسی به انگلیسی

• art of sword fighting; fences; material for constructing fences; use of witty remarks to avoid answering direct questions
fencing is a sport in which two competitors fight using very thin swords.
fencing is also materials used to make fences.
see also fence.

پیشنهاد کاربران

Fencing همانند فنس در بختیاری به حصار گفته میشود.
Buy or sell ( stolen goods ) .
مال خری، خرید و فروش کالای دزدی، آب کردن مال دزدی.
fencing ( ورزش )
واژه مصوب: شمشیربازی
تعریف: ورزشی مستقل یا یکی از مواد پنج گانة نوین که در آن فرد با شمشیر در برابر حریف دست به دفاع و حمله می زند و مجموع امتیازات به دست آمدة برنده را مشخص می کند
شمشیر بازی
حصارکشی
شمشیر بازى

بپرس