fenced in

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: surrounded or enclosed by a fence or other physical barriers.

- a fenced-in yard
[ترجمه گوگل] حیاط حصارکشی شده
[ترجمه ترگمان] یک حیاط محصور در حیاط،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- fenced-in turkeys
[ترجمه گوگل] بوقلمون های محصور شده
[ترجمه ترگمان] که در بوقلمون با حصار محصور شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: with no means of escape from something oppressive, stifling, or threatening.

- regulations had the industry fenced-in
[ترجمه گوگل] مقررات صنعت را محصور کرده بود
[ترجمه ترگمان] مقررات این صنعت را محصور کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. We fenced in the garden to keep the sheep out.
[ترجمه گوگل]ما در باغ حصار کشیدیم تا گوسفندها بیرون نروند
[ترجمه ترگمان]با هم در باغ fenced تا گوسفندها را بیرون نگه داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The yard was fenced in to keep out wolves.
[ترجمه گوگل]حیاط حصارکشی شده بود تا گرگ ها را نگیرند
[ترجمه ترگمان]حیاط برای نگهداری گرگ ها محصور شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We fenced in the orchard to keep the sheep out.
[ترجمه گوگل]ما در باغ حصار کشی کردیم تا گوسفندها بیرون نروند
[ترجمه ترگمان]با هم در باغ محصور شدیم تا گوسفندها را بیرون نگه داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We've been fenced in by rules and regulations for too long.
[ترجمه گوگل]ما برای مدت طولانی توسط قوانین و مقررات محصور شده ایم
[ترجمه ترگمان]ما قوانین و مقررات زیادی را برای مدت زیادی محصور کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I hate feeling fenced in by lack of money.
[ترجمه گوگل]من از احساس حصار به دلیل کمبود پول متنفرم
[ترجمه ترگمان]من از این که با کمبود پول محصور شده باشم متنفرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I feel a bit fenced in at work because my boss won't let me apply for promotion.
[ترجمه گوگل]من در محل کار خود را کمی حصار می کنم زیرا رئیسم به من اجازه نمی دهد برای ترفیع اقدام کنم
[ترجمه ترگمان]من در محل کار کمی حصار کشیده اند، چون رئیسم اجازه نمی دهد که برای تبلیغ درخواست استخدام کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The grounds are fenced in to prevent trespassing.
[ترجمه گوگل]محوطه ها حصارکشی شده اند تا از تجاوز جلوگیری شود
[ترجمه ترگمان]محوطه قلعه برای جلوگیری از تجاوز به حریم خصوصی محصور شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She was basically fenced in by what the military wanted to do.
[ترجمه گوگل]او اساساً توسط آنچه ارتش می خواست انجام دهد حصار شده بود
[ترجمه ترگمان]او اساسا با چیزی محصور شده بود که ارتش می خواست انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The small grass patch was fenced in.
[ترجمه گوگل]زمین چمن کوچک حصارکشی شده بود
[ترجمه ترگمان]علف های کوچک علف ها را محصور کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Each living district in the city is fenced in / round with elms.
[ترجمه گوگل]هر منطقه زندگی در شهر با نارون حصار شده است
[ترجمه ترگمان]هر منطقه زنده در شهر با elms محصور شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She felt fenced in by domestic routine.
[ترجمه گوگل]او احساس می کرد که تحت حصار روتین خانگی قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]احساس کرد که با این وضع خانوادگی محصور شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Young mothers often feel fenced in at home.
[ترجمه گوگل]مادران جوان اغلب در خانه احساس حصار می کنند
[ترجمه ترگمان]مادران جوان اغلب احساس می کنند که در خانه محصور شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The lions in the park are safely fenced in.
[ترجمه گوگل]شیرهای پارک به طور امن حصارکشی شده اند
[ترجمه ترگمان]شیرها در پارک به طور امن محصور شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We fenced in the garden to keep the dog out.
[ترجمه گوگل]ما در باغ حصار کشی کردیم تا سگ را بیرون نگه داریم
[ترجمه ترگمان]با هم در باغ منتظر بودیم تا سگ را بیرون نگه داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The grounds are fenced in by barbed wire.
[ترجمه گوگل]محوطه با سیم خاردار حصار شده است
[ترجمه ترگمان]محوطه محوطه محصور شده با سیم خاردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس