felonious

/feˈloʊniəs//fɪˈləʊnɪəs/

معنی: تبهکارانه، بزهکارانه
معانی دیگر: (حقوق ـ آنچه که طبق قانون جنایت محسوب می شود) بزهکارانه، جنایت آمیز

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: feloniously (adv.), feloniousness (n.)
• : تعریف: of, related to, or having the nature of a felony.

- felonious assault
[ترجمه گوگل] حمله جنایتکارانه
[ترجمه ترگمان] حمله felonious
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. He carry out a felonious act.
[ترجمه گوگل]او یک عمل جنایتکارانه انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]اون یه عمل felonious انجام میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He carried out a felonious act.
[ترجمه گوگل]اقدامی جنایتکارانه انجام داد
[ترجمه ترگمان]اون یه عمل felonious انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A pack of felonious goons are wreaking havoc on Metro City!
[ترجمه گوگل]گروهی از آدم های جنایتکار در مترو سیتی ویران می کنند!
[ترجمه ترگمان]یه مشت آدم مکار به شهر مترو حمله می کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. One makes felonious Romanian convict not long ago sue god, local court gives 12 days to this reject.
[ترجمه گوگل]یکی از محکومان رومانیایی جنایتکار چندی پیش از خدا شکایت می کند، دادگاه محلی 12 روز مهلت می دهد تا این را رد کند
[ترجمه ترگمان]یک محکوم به جبر کاران، که مدت ها پیش از خدا شکایت می کرد، دادگاه محلی ۱۲ روز به این رد محکوم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Towler was serving 12 years to life for rape, felonious assault and kidnapping for an abduction on May 2 198
[ترجمه گوگل]تاولر به جرم تجاوز جنسی، حمله جنایتکارانه و آدم ربایی به دلیل آدم ربایی در 2 می 198 به 12 سال محکوم شد
[ترجمه ترگمان]کودکان در روز ۲ ماه مه در حال سپری کردن ۱۲ سال حبس برای تجاوز، تجاوز بزهکارانه و آدم ربایی برای آدم ربایی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He conceded he was guilty of adultery, but he declared he was innocent of charges of felonious sexual assault.
[ترجمه گوگل]او اعتراف کرد که گناهکار زنا است، اما اعلام کرد که از اتهامات تجاوز جنسی بی گناه است
[ترجمه ترگمان]اون قبول کرد که به خاطر خیانت به زنا گناهکاره، ولی اون گفت که بی گناه بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is a misdemeanor to show movies that depict acts of felonious crime.
[ترجمه گوگل]نمایش فیلم هایی که اعمال جنایتکارانه را به تصویر می کشند، جرم است
[ترجمه ترگمان]توهین به فیلم هایی است که رفتار بزهکاری را به نمایش می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. One way to avoid the need for chases would be to track felonious vehicles electronically, instead of running after them.
[ترجمه گوگل]یکی از راه های اجتناب از نیاز به تعقیب و گریز، ردیابی وسایل نقلیه متخلف به صورت الکترونیکی است، به جای دویدن به دنبال آنها
[ترجمه ترگمان]یک راه برای اجتناب از نیاز به دنبال کردن، ردیابی الکترونیکی وسایل نقلیه به جای دویدن پس از آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But the sad truth is that while they can perform a useful and necessary function, like other forms of speech, they too can be abused with felonious intent.
[ترجمه گوگل]اما حقیقت غم انگیز این است که در حالی که آنها می توانند عملکرد مفید و ضروری را انجام دهند، مانند سایر اشکال گفتار، آنها نیز می توانند با قصد جنایتکارانه مورد سوء استفاده قرار گیرند
[ترجمه ترگمان]اما حقیقت غم انگیز این است که در حالی که آن ها می توانند عملکرد مفید و لازم را مانند دیگر اشکال گفتار انجام دهند، آن ها نیز می توانند با نیت بزهکاری مورد سو استفاده قرار گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تبهکارانه (صفت)
felonious

بزهکارانه (صفت)
felonious

تخصصی

[حقوق] جنایی

انگلیسی به انگلیسی

• criminal, of or pertaining to crime; wicked

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : felony / felon
✅️ صفت ( adjective ) : felonious
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس