felon

/ˈfelən//ˈfelən/

معنی: جانی، گناهکار، بزهکار، جنایت کار، عقربک
معانی دیگر: (حقوق) تبهکار، مجرم، (کسی که مرتکب جرم عمده می شود) جنایتکار (criminal هم می گویند)، (مهجور) آدم بدجنس، رذل، (پزشکی) تورم و چرک کردگی گوشه ی ناخن، کژدمک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who has committed a serious crime, such as murder, rape, or burglary; one who has committed a felony.
مشابه: criminal

- Although he did his time for armed robbery, he is still considered a felon.
[ترجمه گوگل] اگرچه او زمان خود را برای سرقت مسلحانه انجام داد، اما همچنان یک جنایتکار محسوب می شود
[ترجمه ترگمان] با اینکه وقتش رو برای سرقت مسلحانه انجام داده، اون هنوز به عنوان یه مجرم محسوب میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: a serious infection of the finger or toe, usu. near the nail.

جمله های نمونه

1. an armed robber is a felon
دزد مسلح جنایتکار محسوب می شود.

2. So I answered up like a felon fighting for his freedom, and I answered pat, because I was telling the truth, which is sometimes a help.
[ترجمه گوگل]بنابراین من مانند جنایتکاری که برای آزادی خود می جنگد پاسخ دادم و جواب دادم، زیرا حقیقت را می گفتم که گاهی کمک می کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین من مانند یک مجرم برای آزادی او مبارزه کردم و به آرامی پاسخ دادم چون داشتم حقیقت را می گفتم، که گاه کمک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He's a convicted felon.
[ترجمه گوگل]او یک جنایتکار محکوم است
[ترجمه ترگمان]اون یه مجرم مجرم محسوب میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Just how could every eligible felon be beheaded by the sword, the only decapitation method currently available?
[ترجمه گوگل]چگونه می توان هر جنایتکار واجد شرایط را با شمشیر سر برید، تنها روشی که در حال حاضر برای بریدن سر وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]- تنها روش سر بریدن که در حال حاضر در دسترس است، چگونه ممکن است هر فرد تبهکار واجد شرایط را سر بریده باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. By law, a convicted felon is not allowed to possess or use a firearm.
[ترجمه گوگل]طبق قانون، مجرمان مجرم مجاز به نگهداری یا استفاده از سلاح گرم نیستند
[ترجمه ترگمان]به موجب قانون، یک مجرم محکوم شده مجاز به داشتن یا استفاده از سلاح گرم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is the right of any convicted felon, great or small, to apply for a pardon.
[ترجمه گوگل]درخواست عفو حق هر مجرم اعم از بزرگ یا کوچک است
[ترجمه ترگمان]این حق هر مجرم محکوم شده، بزرگ یا کوچک، برای بخشش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was convicted to be a felon.
[ترجمه گوگل]او به جنایتکار محکوم شد
[ترجمه ترگمان]اون محکوم شد که یه مجرم محسوب بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Since when is capturing a felon considered interference?
[ترجمه گوگل]از چه زمانی دستگیری مجرم دخالت محسوب می شود؟
[ترجمه ترگمان]از کی تا به حال یک تبهکار را به عنوان دخالت در نظر بگیرید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. So I answered up like a felon fighting for his freedom, and I answered pat, because I was telling the truth, which . . .
[ترجمه گوگل]بنابراین من مانند جنایتکاری که برای آزادی خود می جنگد پاسخ دادم و جواب دادم، چون حقیقت را می گفتم، که
[ترجمه ترگمان]بنابراین من به عنوان یک مجرم برای آزادی اون جواب دادم، و من جواب دادم، چون داشتم حقیقت رو می گفتم، که
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. That felon tried to escape from the prison.
[ترجمه گوگل]آن جنایتکار سعی کرد از زندان فرار کند
[ترجمه ترگمان]اون مجرم سعی کرد از زندان فرار کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Here the hero is decorated. Here the felon is condemned.
[ترجمه گوگل]در اینجا قهرمان تزئین شده است در اینجا جنایتکار محکوم می شود
[ترجمه ترگمان]در اینجا قهرمان تزیین شده است در اینجا مجرم محکوم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The felon slipped out the main prison gate, to be swallowed up in the British fog.
[ترجمه گوگل]جنایتکار از دروازه اصلی زندان بیرون رفت تا در مه بریتانیا بلعیده شود
[ترجمه ترگمان]مجرم از دروازه اصلی زندان بیرون رفت تا در مه بریتانیا بلعیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It's curious, also, that any felon, drug addict, or recovering hedonist can loudly proclaim a sudden embrace of Jesus and be welcomed without doubt by leaders of the religious right.
[ترجمه گوگل]همچنین کنجکاو است که هر جنایتکار، معتاد به مواد مخدر یا لذت‌طلب در حال بهبودی می‌تواند با صدای بلند در آغوش گرفتن ناگهانی عیسی مسیح را اعلام کند و بدون شک از سوی رهبران راست مذهبی استقبال شود
[ترجمه ترگمان]همچنین عجیب است که هر جنایتکاری یا معتاد به مواد مخدر یا recovering می تواند با صدای بلند حکم عفو فوری عیسی مسیح را اعلام کند و بدون شک توسط رهبران حق دینی مورد استقبال قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I'm a convicted federal felon.
[ترجمه گوگل]من یک جنایتکار فدرال محکوم هستم
[ترجمه ترگمان]من یه مجرم مجرم محکوم شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جانی (اسم)
convict, bane, criminal, felon, highbinder, malefactor

گناهکار (اسم)
felon, sinner

بزهکار (اسم)
criminal, felon, sinner

جنایت کار (اسم)
criminal, felon, malefactor, jailbird, desperado

عقربک (اسم)
felon, pointer, gnomon, watch hand

تخصصی

[حقوق] مجرم، بزهکار

انگلیسی به انگلیسی

• criminal, law breaker; inflammation of the finger or toe (especially near the nail)
a felon is a person who is guilty of a felony; a legal term.

پیشنهاد کاربران

عقربک ( اسم ) : التهاب ناشی از عفونت در نزدیکی ناخن در قسمت گوشتی نوک انگشت.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : felony / felon
✅️ صفت ( adjective ) : felonious
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس