fellow traveler

/ˈfeloʊˈtrævələr//ˈfeləʊˈtrævələ/

معنی: همسفر
معانی دیگر: (به ویژه در مورد احزاب کمونیست ـ کسی که عضو حزب نیست ولی هواداری می کند) هوادار، سمپات، متمایل، گرای گر، کسی که عضو حزبی نیست ودر فعالیت های ان شرکت نمیکند ولی از ان جانبداری مینماید

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one who does not belong to a group, esp. the Communist party, but supports or espouses its doctrines and aims; sympathizer (used as a derogatory label).

مترادف ها

همسفر (اسم)
outfit, fellow traveler

پیشنهاد کاربران

بپرس