fella

/ˈfelə//ˈfelə/

(خودمانی) مخفف : fellow

جمله های نمونه

1. There's a fella outside who wants to see you.
[ترجمه گوگل]یه آدم بیرونی هست که میخواد تو رو ببینه
[ترجمه ترگمان]یه نفر بیرونه که می خواد تو رو ببینه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. What do you think of Janet's new fella?
[ترجمه گوگل]نظر شما در مورد رفیق جدید جانت چیست؟
[ترجمه ترگمان]نظرت راجع به دوست جدید جنت چیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Have you met her new fella?
[ترجمه گوگل]آیا با دوست جدید او آشنا شده اید؟
[ترجمه ترگمان]رفیق جدیدش رو دیدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He's an intelligent man and a nice fella.
[ترجمه گوگل]او مردی باهوش و آدم خوبی است
[ترجمه ترگمان]او مرد باهوشی است و آدم خوبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Half of her wants to be a fella, and the other half's a frustrated old maid.
[ترجمه گوگل]نیمی از او می خواهد یک رفیق باشد و نیمی دیگر یک خدمتکار پیر ناامید است
[ترجمه ترگمان]نصف اون می خواد یه رفیق باشه و نیمه دیگرش یه خدمتکار پیر نا امید کننده ست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At the front of the mourners is a fella with a huge rottweiler.
[ترجمه گوگل]در جلوی عزاداران یک دختر با یک روتوایلر بزرگ قرار دارد
[ترجمه ترگمان]در جلو the مردی با a بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Was she with her fella?
[ترجمه گوگل]با هموطنش بود؟
[ترجمه ترگمان]اون با her بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You know that when a black fella dies the whole family moves out of the house and goes walkabout.
[ترجمه گوگل]شما می دانید که وقتی یک پسر سیاه پوست می میرد، تمام خانواده از خانه بیرون می روند و قدم می زنند
[ترجمه ترگمان]خودت می دانی که وقتی یک مرد سیاه پوست می میرد همه خانواده از خانه بیرون می روند و به گردش می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He's a very very pleasant young fella.
[ترجمه گوگل]او یک پسر جوان بسیار بسیار دلپذیر است
[ترجمه ترگمان]جوان خیلی مطبوعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Oh well, get healthy big fella, we miss you!
[ترجمه گوگل]اوه خوب، سالم باش رفیق بزرگ، دلمون برات تنگ شده!
[ترجمه ترگمان]! اوه، خوب، یه آدم گنده سالم بیار، دلمون برات تنگ شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Dory, I'm a fella. I don't think that's a fella.
[ترجمه گوگل]دوری، من یک مرد هستم من فکر نمی کنم این یک آدمک باشد
[ترجمه ترگمان]dory، من یکی از fella فکر نمی کنم این یکی باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Can't a fella take his girl out for a picnic lunch just'cause?
[ترجمه گوگل]آیا مردی نمی تواند دخترش را برای ناهار پیک نیک بیرون بیاورد فقط به این دلیل؟
[ترجمه ترگمان]کسی نمی تونه اون دختر رو به خاطر ناهار به گردش ببره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Come on, big fella, it's your show time now.
[ترجمه گوگل]بیا، رفیق بزرگ، اکنون زمان نمایش شماست
[ترجمه ترگمان]بی خیال رفیق، الان دیگه وقت نمایشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Is that the little asian fella in the back who does the dishes?
[ترجمه گوگل]آیا آن دختر کوچک آسیایی پشت سر است که ظرف ها را می شست؟
[ترجمه ترگمان]این همون رفیق asian که ظرف ها رو می زنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• fellow, man, guy, chap (informal)

پیشنهاد کاربران

یارو :مرد، آدم
خاطرخواه: دوست پسر
گاهی به معنای خاطرخواه است.
گاهی در ترجمه با توجه به متن می تونه معادل یارو یا آدم ترجمه میشه
این را توی یه شعری "بنده خدا" ترجمه کردم.
Yes I looked in the mirror
?What did I see
I saw a fella
Who's dear to me
آره، یه نگاه به آینه کردم
میدونی که توش چی دیدم؟
یه بنده خدایی دیدم
که خیلی عزیزه پیشم
Fella همون Fellow هست که با Dude هم معنی هستش
هر سه تاشون معنی �پسر - مرد� میدن. یعنی دقیقا تعریف دیکشنری همینه که الان با هم می بینیم :
☑️ Fella
1 : a male person
2. Boyfriend
☑️ Fellow
...
[مشاهده متن کامل]

1. a male person : a boy or man
2. a member of a group of people who have shared
interests, activities, etc ( Usually plural
3. a member of a literary, artistic, or scientific organization
☑️ Dude
( a man ( US slang
پس دیدیم که هر سه تاشون معنی GUY میدن که یعنی Boy یا male person یعنی پسر
اما گاهی دوست یا رفیق هم معنا میشن و برای دوست ها استفاده میشن
Hey Big Fella

این یه واژه خودمونی در زبان انگلیسی هست و از نظر معنی یه چیزی تو مایه های همراه - یار میشه. . . اما خودمونی ترش
A man
A boyfriend
guy - man - یک عبارت قدیمی بمعنی "مرد"
یارو
guy
مردک بیچاره
حیونی ( خودمانی )
رفیق
دوست من

بپرس