fell down
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
انداختن ( قطع کردن و انداختن درخت )
افتاد پشت شومینه
افتاد
قطع کردن
ب زمین افتادن
افتادن ، زمین خوردن
. My sister fell down in the class room
خواهرم توی کلاس زمین خورد .
خواهرم توی کلاس زمین خورد .
ناامید شدن
پایین افتادن
پرت شدن
ناراحت و ناامید شدن
افتادن / از دست دادن
عدم تحقق انتظارات یا نیازها
عدم تحقق انتظارات یا نیازها
زمین خوردن
روی زمین افتاد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)