1. Ankerite, haematite, mica and feldspar have also been identified in smaller quantities.
[ترجمه گوگل]آنکریت، هماتیت، میکا و فلدسپات نیز در مقادیر کمتر شناسایی شده اند
[ترجمه ترگمان]همچنین Ankerite، haematite، میکا و فلدسپار نیز در مقادیر کوچک تر شناسایی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. If feldspar is present, it is in minor volumes or traces.
[ترجمه گوگل]اگر فلدسپات وجود داشته باشد، در حجم های جزئی یا ردیابی است
[ترجمه ترگمان]اگر فلدسپار وجود داشته باشد در حجم و یا چند اثر کوچک وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Petrological observations show excess feldspar in many basaltic lavas which is most easily explained by crystal settling.
[ترجمه گوگل]مشاهدات پترولوژیکی فلدسپات اضافی را در بسیاری از گدازه های بازالتی نشان می دهد که به راحتی با ته نشین شدن کریستال توضیح داده می شود
[ترجمه ترگمان]مشاهدات Petrological شامل فلدسپار در بسیاری از lavas است که به راحتی با تصفیه کریستال توضیح داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Quartz, feldspar, and the clay minerals make up the bulk of that contribution.
[ترجمه گوگل]کوارتز، فلدسپات و کانی های رسی بخش عمده ای از این سهم را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]Quartz، فلدسپار، و مواد معدنی رس بخش عمده ای از این کمک را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They contain large amounts of the feldspar mineral.
[ترجمه گوگل]آنها حاوی مقادیر زیادی از کانی فلدسپات هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها حاوی مقادیر زیادی از مواد معدنی فلدسپار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Underground rich porcelain clay, iron, sodium feldspar resources is allowed to fame.
[ترجمه گوگل]زیرزمینی غنی از خاک رس چینی، آهن، منابع فلدسپات سدیم به شهرت اجازه داده شده است
[ترجمه ترگمان]خاک رس چینی غنی از آب، آهن، سدیم فلدسپار مجاز به شهرت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The outlook for feldspar and nepheline syenite depends to a large extent on the strength of the glass container industry.
[ترجمه گوگل]چشم انداز فلدسپات و نفلین سینیت تا حد زیادی به قدرت صنعت ظروف شیشه ای بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]چشم انداز فلدسپار و nepheline syenite به میزان زیادی به قدرت صنعت ظرف شیشه ای بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Rock-forming mineral, olivine, pyroxene, hornblende, orthoclase, feldspar, plagioclase, mica, quartz, biotite, calcite and other common metal and nonmetal minerals.
[ترجمه گوگل]کانی سنگ ساز، الیوین، پیروکسن، هورنبلند، ارتوکلاز، فلدسپات، پلاژیوکلاز، میکا، کوارتز، بیوتیت، کلسیت و سایر کانی های فلزی و غیرفلزی رایج
[ترجمه ترگمان]مواد معدنی شکل صخره، olivine، pyroxene، hornblende، orthoclase، feldspar، mica، کوارتز، biotite، کلسیت و سایر مواد معدنی common
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Several methods of producing potash fertilizer using potassium feldspar were introduced in brief.
[ترجمه گوگل]چند روش برای تولید کود پتاس با استفاده از فلدسپات پتاسیم به طور خلاصه معرفی شد
[ترجمه ترگمان]روش های متعددی برای تولید کود potash با استفاده از پتاسیم فلدسپار به طور خلاصه ارائه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Secondary feldspar was related to the albitization process of feldspar, the albitization of plagioclase began at the early stage of diagenesis, and the albi.
[ترجمه گوگل]فلدسپات ثانویه مربوط به فرآیند آلبیتیزاسیون فلدسپات بود، آلبیتاسیون پلاژیوکلاز در مراحل اولیه دیاژنز شروع شد و آلبی
[ترجمه ترگمان]فلدسپار با روند albitization فلدسپار و the of در مرحله اول of و the آغاز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A rare plagioclase feldspar with high calcium oxide content occurring in igneous rocks.
[ترجمه گوگل]فلدسپات پلاژیوکلاز کمیاب با محتوای اکسید کلسیم بالا که در سنگهای آذرین وجود دارد
[ترجمه ترگمان]A فلدسپار با محتوای اکسید کلسیم بالا که در سنگ های آذرین مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The mechanism of oxygen isotope exchange between alkali feldspar and fluid is mainly dissolution reprecipitation.
[ترجمه گوگل]مکانیسم تبادل ایزوتوپ اکسیژن بین فلدسپات قلیایی و سیال عمدتاً رسوب مجدد انحلال است
[ترجمه ترگمان]مکانیزم تبادل اکسیژن بین فلدسپار و مایعی بطور عمده در حال انحلال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Latites contain plagioclase feldspar ( andesine or oligoclase) as large, single crystals (phenocrysts) in a fine-grained matrix of orthoclase feldspar and augite.
[ترجمه گوگل]لاتیت ها حاوی فلدسپات پلاژیوکلاز (آندزین یا اولیگوکلاز) به صورت بلورهای بزرگ و تک (فنوکریست) در ماتریکس ریزدانه ای از فلدسپات ارتوکلاز و اوژیت هستند
[ترجمه ترگمان]Latites شامل plagioclase فلدسپار (andesine یا oligoclase)به عنوان یک کریستال با ریز ریز از a فلدسپار و augite است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Industry: petroleum, diamonds, iron ore, phosphates, feldspar, bauxite, uranium, gold.
[ترجمه گوگل]صنعت: نفت، الماس، سنگ آهن، فسفات، فلدسپات، بوکسیت، اورانیوم، طلا
[ترجمه ترگمان]صنعت: نفت، الماس، سنگ معدن، فسفات، فلدسپار، بوکسیت، اورانیوم، طلا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید