feel off

پیشنهاد کاربران

a situation that made you feel uneasy or that was not quite right
Sth felt off
میتونه به معنی بی حوصله باشه
برای مثال when you feel off
یعنی وقتی بی حوصله ای
feel weird=feel off
روبه راه نبودن
if something feels off, listen to your intuition.
ترجمه: اگر چیزی بی موقع و بعید احساس شد به شهودتان گوش دهید
وقتی احساس خوبی نداری مثلابه خاطر خستگی و غیره
. Intimacy can feel off
صمیمیت می تواند دورتر احساس شود.

بپرس