feel off

پیشنهاد کاربران

To "feel off" means to sense that something is not quite right, either physically, emotionally, or situationally. It suggests a feeling of discomfort, unease, or irregularity without pinpointing an exact cause.
...
[مشاهده متن کامل]

عبارت "feel off" به این معناست که فرد احساس می کند چیزی درست نیست، چه از لحاظ جسمی، چه احساسی یا شرایطی. این احساس معمولاً ناراحتی، ناآرامی یا غیرعادی بودن را بدون مشخص کردن دلیل دقیق آن نشان می دهد.
به صورت نمادین، می تواند نشان دهنده عدم تعادل یا هماهنگی باشد، چه در روحیه، سلامتی یا حتی در یک رویداد یا وضعیت.
مترادف؛
Feel unwell
Feel uneasy
Feel not quite right
Feel out of sorts
Feel strange
مثال؛
I’ve been feeling off all day, maybe I’m coming down with a cold.
The meeting felt off; there was tension in the air.
She said the dessert tasted fine, but something about it felt off.

something feels off یعنی یه چیزی درست نیست، یه چیزی لنگ میزنه، یه چیزی این وسط درست نیست.
غیر عادی به نظر رسیدن
a situation that made you feel uneasy or that was not quite right
Sth felt off
میتونه به معنی بی حوصله باشه
برای مثال when you feel off
یعنی وقتی بی حوصله ای
feel weird=feel off
روبه راه نبودن
if something feels off, listen to your intuition.
ترجمه: اگر چیزی بی موقع و بعید احساس شد به شهودتان گوش دهید
وقتی احساس خوبی نداری مثلابه خاطر خستگی و غیره
. Intimacy can feel off
صمیمیت می تواند دورتر احساس شود.

بپرس