1. Blinded by the soap, he had to feel for his glasses.
[ترجمه گوگل]او که از صابون کور شده بود، مجبور شد عینکش را حس کند
[ترجمه ترگمان]در حالی که با کف صابون خودش را زیر و رو می کرد، دلش می خواست عینکش را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حالی که با کف صابون خودش را زیر و رو می کرد، دلش می خواست عینکش را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The feel for his native countryside comes through strongly in his photographs.
[ترجمه گوگل]احساس روستای زادگاهش در عکسهایش بهشدت دیده میشود
[ترجمه ترگمان]حس حومه زادگاهش در عکس های او به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حس حومه زادگاهش در عکس های او به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I do feel for you, honestly.
[ترجمه مهدی] من صادقانه با شما احساس همدردی میکنم|
[ترجمه مهرزاد نورحسینی] واقعا حالت رو حس می کنم، صادقانه می گم.|
[ترجمه گوگل]من به شما احساس می کنم، صادقانه[ترجمه ترگمان] من واقعا احساس تو رو دارم، صادقانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. You should feel for others in their suffering.
[ترجمه گوگل]شما باید در رنج دیگران احساسی داشته باشید
[ترجمه ترگمان]شما باید دیگران را در رنج خود احساس کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما باید دیگران را در رنج خود احساس کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I truly feel for you in your terrible loss.
[ترجمه گوگل]من واقعاً برای شما در از دست دادن وحشتناک شما احساس می کنم
[ترجمه ترگمان]واقعا دلم برات تنگ شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]واقعا دلم برات تنگ شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. You must develop a feel for words.
[ترجمه گوگل]شما باید احساسی برای کلمات ایجاد کنید
[ترجمه ترگمان]شما باید احساسی برای کلمات داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما باید احساسی برای کلمات داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Tom has a feel for the English language.
[ترجمه گوگل]تام احساسی نسبت به زبان انگلیسی دارد
[ترجمه ترگمان]تام نسبت به زبان انگلیسی احساسی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تام نسبت به زبان انگلیسی احساسی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She has a real feel for languages.
[ترجمه گوگل]او یک احساس واقعی به زبان دارد
[ترجمه ترگمان]او یک حس واقعی برای زبان ها دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او یک حس واقعی برای زبان ها دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He has a good feel for languages.
[ترجمه گوگل]او حس خوبی به زبان دارد
[ترجمه ترگمان]احساس خوبی نسبت به زبان ها دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]احساس خوبی نسبت به زبان ها دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. She has a real feel for language.
[ترجمه گوگل]او یک احساس واقعی به زبان دارد
[ترجمه ترگمان]او یک احساس واقعی برای زبان دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او یک احساس واقعی برای زبان دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Being hurried down stairs, trying to feel for the edge of the steps, unable to see, was very unnerving.
[ترجمه گوگل]با عجله پایین آمدن از پله ها، تلاش برای احساس کردن لبه پله ها، ناتوانی در دیدن، بسیار آزاردهنده بود
[ترجمه ترگمان]با عجله از پله ها پایین رفتم و سعی کردم لبه پله ها را لمس کنم، اما نتوانستم چیزی ببینم، خیلی وحشتناک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با عجله از پله ها پایین رفتم و سعی کردم لبه پله ها را لمس کنم، اما نتوانستم چیزی ببینم، خیلی وحشتناک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I can get a rhythm, get a feel for the offense.
[ترجمه گوگل]من می توانم یک ریتم داشته باشم، احساس حمله کنم
[ترجمه ترگمان] می تونم یه ریتم جدید بگیرم، احساس گناه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] می تونم یه ریتم جدید بگیرم، احساس گناه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I have a better feel for the offense.
[ترجمه گوگل]من احساس بهتری نسبت به توهین دارم
[ترجمه ترگمان] من احساس بهتری نسبت به offense دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] من احساس بهتری نسبت به offense دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Suddenly I had a lot more feel for what the rear tyre was doing, or not doing for that matter.
[ترجمه گوگل]ناگهان احساس خیلی بیشتری نسبت به کاری که لاستیک عقب انجام می دهد یا انجام ندادن آن موضوع را داشتم
[ترجمه ترگمان]ناگهان احساس کردم که لاستیک عقب چه کار می کند، یا اصلا این کار را نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ناگهان احساس کردم که لاستیک عقب چه کار می کند، یا اصلا این کار را نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He came to a stop to feel for the kerb.
[ترجمه گوگل]او ایستاد تا حواشی را احساس کند
[ترجمه ترگمان]به لبه پیاده رو نزدیک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به لبه پیاده رو نزدیک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید