fecundation


معنی: گشنگیری، لقاح
معانی دیگر: لقاح، گشنگیری

جمله های نمونه

1. the fecundation of young people's mind
بارور سازی فکر جوانان

2. The endosperm develops into nuclear type after fecundation.
[ترجمه گوگل]آندوسپرم پس از لقاح به نوع هسته ای تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]The بعد از fecundation به نوع هسته ای تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Days after fecundation is another factor effect on callus induction.
[ترجمه گوگل]روزهای پس از لقاح یکی دیگر از عوامل موثر بر القای کالوس است
[ترجمه ترگمان]چند روز پس از آن که fecundation یکی دیگر از عوامل تحریک callus است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The rate of cow's oestrum fecundation is one key factor of cattle's breeding rate.
[ترجمه گوگل]نرخ لقاح فحلی گاو یکی از عوامل کلیدی نرخ اصلاح نژاد گاو است
[ترجمه ترگمان]میزان of گاوی یکی از عوامل اصلی نرخ تولید گاو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Young embryos can be observed from prothalli about 2 weeks after fecundation.
[ترجمه گوگل]جنین های جوان را می توان از پروتالی ها حدود 2 هفته پس از لقاح مشاهده کرد
[ترجمه ترگمان]جنین جوان را می توان از prothalli در حدود ۲ هفته بعد از fecundation مشاهده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Egg hatchability was affected significantly by irradiation but there was no significant difference in eggs laid per female, fecundation eggs as increasing treated doses.
[ترجمه گوگل]قابلیت جوجه کشی تخم به طور قابل توجهی تحت تاثیر تابش قرار گرفت، اما تفاوت معنی داری در تخم های گذاشته شده به ازای هر تخم ماده، تخم گذاری با افزایش دوز تیمار شده وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]تخم مرغ تخم مرغ به میزان قابل توجهی تحت تاثیر تابش قرار گرفته بود، اما تفاوت قابل توجهی در تخم مرغ به ازای هر زن، fecundation تخم مرغ به عنوان دوزهای تحت درمان، وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The phenomenon of ear barren tip composed from aborted kernels and florets without fecundation at the tip of ear is an important .
[ترجمه گوگل]پديده بي ثمر بودن نوك گوش متشكل از هسته ها و گلچه هاي سقط شده بدون باروري در نوك بلال از اهميت زيادي برخوردار است
[ترجمه ترگمان]پدیده قطعه لاله گوش که از هسته های ناموفق تشکیل شده است و florets بدون fecundation در نوک گوش یک موضوع مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The phenomenon of ear barren tip composed from aborted kernels and florets without fecundation at the tip of ear is an important factor causing yield losses.
[ترجمه گوگل]پدیده نوک بی ثمر تشکیل شده از هسته ها و گلچه های سقط شده بدون باروری در نوک بلال عامل مهمی است که باعث کاهش عملکرد می شود
[ترجمه ترگمان]پدیده قطعه لاله گوش که از هسته های ناموفق تشکیل شده است و florets بدون fecundation در نوک گوش یک عامل مهم است که منجر به ضرر و زیان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گشن گیری (اسم)
conjugation, fecundation

لقاح (اسم)
fecundation, fertilization, impregnation, zygosis

تخصصی

[بهداشت] گشن گیری - لقاح

انگلیسی به انگلیسی

• fertilization, impregnation

پیشنهاد کاربران

بارورسازی/ لقاح ( اسم ) : عمل به هم آوردن مواد زایشی نر و ماده.

بپرس