feathering

/ˈfeðərɪŋ//ˈfeðərɪŋ/

پرها، بال و پر، پرگذاری، پرزنی، پوشش، ساختمان یاچیزدیگری که مانند پرباشد

جمله های نمونه

1. In actual fact what he was doing was feathering his own nest at the expense of the nests of the people.
[ترجمه گوگل]در واقع کاری که او انجام می‌داد این بود که لانه‌اش را به قیمت لانه‌های مردم پر کرد
[ترجمه ترگمان]در واقع کاری که می کرد این بود که به قیمت of مردم لانه خود را عوض کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Lois made a small feathering gesture with her hand and stamped her heel silently.
[ترجمه گوگل]لوئیس یک حرکت پر کوچک با دستش انجام داد و بی صدا روی پاشنه پا کوبید
[ترجمه ترگمان]لوییز با دست او را تکان می داد و پاشنه پایش را بی صدا روی پاشنه پا می کوبید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Feathering and silky, hanging loosely in a fringe.
[ترجمه گوگل]پر و ابریشمی، آزادانه در حاشیه آویزان است
[ترجمه ترگمان]feathering و ابریشمی که شل وول در حاشیه دار آویخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Step 1: Around the Lips: Apply Anti - Feathering Cream around your lips.
[ترجمه گوگل]مرحله 1: دور لب ها: کرم ضد پر را دور لب های خود بمالید
[ترجمه ترگمان]مرحله ۱: در اطراف لب ها، کرم تغییر زاویه را در اطراف لبان خود بمالید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The ink dot sharpness, text feathering, and Ink-jet Dot Quality Index by expressing the behavior of the penetration and diffusion of ink were used to evaluate the printing quality.
[ترجمه گوگل]وضوح نقطه جوهر، پر کردن متن و شاخص کیفیت جوهر افشان با بیان رفتار نفوذ و انتشار جوهر برای ارزیابی کیفیت چاپ استفاده شد
[ترجمه ترگمان]جوهر جوهر، sharpness متن، و شاخص کیفیت نقطه - jet با بیان رفتار نفوذ و انتشار جوهر برای ارزیابی کیفیت چاپ مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Moderate setter-like feathering adorns the chest, underbody, backs of the legs, buttocks, and may also be present on the second thigh and underside of the tail.
[ترجمه گوگل]پرهای ستتر مانند متوسط ​​قفسه سینه، زیر بدن، پشت پاها، باسن را می آراید و ممکن است در ران دوم و زیر دم نیز وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]feathering setter متوسط سینه، کفل، پشت پاها و کفل را زینت می دهند و ممکن است در ران دوم و زیر دم وجود داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We all decided to try feathering the canoe.
[ترجمه گوگل]همه ما تصمیم گرفتیم قایق را پر کنیم
[ترجمه ترگمان]همه ما تصمیم گرفتیم که روی کرجی رو پر کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He's pretty sharp when it comes to feathering his own nest.
[ترجمه گوگل]او در مورد پر کردن لانه خود بسیار تیزبین است
[ترجمه ترگمان]وقتی به لانه خودش پر گل و شل می شود خیلی تند و تیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. " We're giving up free range, getting organized, feathering our emotions.
[ترجمه گوگل]"ما از محدوده آزاد دست می کشیم، سازماندهی می کنیم، احساسات خود را پر می کنیم
[ترجمه ترگمان]\" ما طیف آزاد را رها می کنیم و سازماندهی می کنیم و تحت فشار احساسات خود قرار می گیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The government officer found feathering his own nest through his position was arrested by the police.
[ترجمه گوگل]افسر دولتی که لانه خود را از طریق موقعیت خود پر کرده بود توسط پلیس دستگیر شد
[ترجمه ترگمان]این افسر دولتی که در موقعیت خود تحت نفوذ پلیس قرار گرفته بود، توسط پلیس دستگیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Feathering may occur on the ear fringes, legs, breeching, and tail.
[ترجمه گوگل]پر شدن ممکن است در حاشیه گوش، پاها، بریچینگ و دم ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]تغییر زاویه ممکن است در حاشیه گوش، پاها، breeching و دم رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Likewise, not enough feathering will produce a vivid jagged edge to the lasso area.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، پر کردن کافی باعث ایجاد یک لبه ناهموار واضح در ناحیه کمند می شود
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، تغییر زاویه به اندازه کافی لبه ناصاف عمیق به ناحیه طناب ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Currents often cause feathering of the cable away from the ship's path.
[ترجمه گوگل]جریان ها اغلب باعث دور شدن کابل از مسیر کشتی می شوند
[ترجمه ترگمان]Currents اغلب به سبب شل کردن کابل از مسیر کشتی استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The oarsman was feathering through the turbulent waves.
[ترجمه گوگل]پاروزن از میان امواج متلاطم پر می زد
[ترجمه ترگمان]پارو بزنی در میان امواج متلاطم موج می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] انفصال
[زمین شناسی] نازک سازی (نقشه نگاری): روش کاهش خطوط پربندی به منظور اجتناب از تراکم در محل دامنه های تند یک روش قدیمی باریک کردن تراکم خطوط نزدیک انتهای خط پربندی جهت تقلیل آن که با ظهور روش نشانه گذاری، دیگر از آن استفاده شد. مترادف: نازک کردن حاشیه.

انگلیسی به انگلیسی

• soft light use of a violin bow (music); feather covering; feather decoration; forcing vertical justification by adding space between lines (dtp); softening the lines and edges of images (computers)

پیشنهاد کاربران

دامپزشکی و علوم دامی
1 - پر در آوری
2 - تحریک یا ماساژ ( به منظور القای انقباضات )
feathering ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: پرّه‏بندی
تعریف: قرار دادن پرّه‏های ملخ در وضعیتی که پَسار آن به حداقل برسد و حرکت آن متوقف شود

بپرس