feathered

/ˈfeðərd//ˈfeðəd/

پردار، پوشیده ازپر، زودگذر، تندرو

جمله های نمونه

1. indians feathered their arrows
سرخپوستان به پیکان های خود پر می زدند.

2. they had feathered the fringes of their hats
آنان حاشیه ی کلاه های خود را با پر آراسته بودند.

3. Don't fly till you wings are feathered.
[ترجمه گوگل]تا زمانی که بال هایت پر نشده پرواز نکن
[ترجمه ترگمان]تا وقتی که بال و پر دار پرواز نکنی پرواز نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The crew feathered for the last few yards of the race.
[ترجمه گوگل]خدمه برای چند یارد آخر مسابقه پر کردند
[ترجمه ترگمان]جاشو ان در چند متری مسابقه پرواز کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It feathered her skin with goosebumps, doubled her pulse-rate, melted her knees.
[ترجمه گوگل]پوست او را پر از غاز کرد، ضربان نبضش را دو برابر کرد، زانوهایش را آب کرد
[ترجمه ترگمان]پوست او پوست او را پر کرده بود و ضربان قلبش را دو برابر می کرد، زانوهایش را آب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The primary bevels were ground back and feathered away on the grindstone, taking care not to overheat and destroy the temper.
[ترجمه گوگل]اریب های اولیه به عقب آسیاب شده و بر روی سنگ آسیاب پر می شدند و مراقب بودند که بیش از حد گرم نشوند و مزاج را از بین نبرند
[ترجمه ترگمان]bevels اولیه به عقب رانده شدند و به سنگ آسیاب تبدیل شدند و مواظب بودند که بیش از حد داغ نشود و خلقش را خراب نکنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Suspected abolitionists were tarred, feathered, and run out of town; antislavery literature was burned.
[ترجمه گوگل]مشکوک به لغو ممنوعیت قیراندود، پر شده و از شهر بیرون رانده شدند ادبیات ضد برده داری سوزانده شد
[ترجمه ترگمان]حق رای دهندگان مظنون پر زرق و برق، پر زرق و برق، پر زرق و برق بودند و از شهر فرار می کردند؛ ادبیات antislavery سوزانده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A little feathered thing with a human head?
[ترجمه گوگل]یک چیز پردار کوچک با سر انسان؟
[ترجمه ترگمان]یه چیز پر دار با سر انسان؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In fact its feathered section is a hollow tube.
[ترجمه گوگل]در واقع بخش پردار آن یک لوله توخالی است
[ترجمه ترگمان]در حقیقت بخش پر دار آن یک لوله توخالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. However, don't feed your feathered friends very dry bread, desiccated coconut or salty food.
[ترجمه ريحانه] با این حال از دوستان جون جونی خودتون با نان و نارگیل خشک و غذای شور پذیرایی نکنید
|
[ترجمه گوگل]با این حال، به دوستان پردار خود به نان خیلی خشک، نارگیل خشک شده یا غذای شور ندهید
[ترجمه ترگمان]با این حال، خشکبار، نارگیل خشک و یا غذای شور را تغذیه نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I joined the feathered legions and took to the air.
[ترجمه گوگل]من به لژیون های پر پیوستم و به هوا رفتم
[ترجمه ترگمان]به لژیون پر دار پیوستم و به هوا رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Winchester Long hair has been delicately feathered to frame the face.
[ترجمه گوگل]موهای بلند وینچستر با پرهای ظریفی برای قاب صورت ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]موهای Winchester را با ظرافت پر کرده اند تا صورتش را بپوشاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. At once he was feathered with arrows like a pincushion.
[ترجمه گوگل]یکباره با تیرهایی مثل بالشتک پر شد
[ترجمه ترگمان]بلافاصله مثل a پر از تیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. No gratitude came from feathered friends.
[ترجمه گوگل]هیچ قدردانی از دوستان پر و بال نداشت
[ترجمه ترگمان]هیچ حق شناسی از دوستان پر دار نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The vapour of his breath feathered in a trail behind him as he moved through the cold bushes towards the stream.
[ترجمه گوگل]در حالی که از میان بوته های سرد به سمت جویبار حرکت می کرد، بخار نفسش در یک دنباله پشت سرش پر می شد
[ترجمه ترگمان]همچنان که از میان بوته های خشک به سوی نهر حرکت می کرد، بخار نفسش در پشت سرش پیچیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• having or covered with feathers; like a feather; moving swiftly
feathered means covered with feathers or made of feathers.

پیشنهاد کاربران

بپرس