featherbedding

/ˈfeðərˌbedɪŋ//ˈfeðəbedɪŋ/

بازده گیری، تحمیل استخدام (رجوع شود به: featherbed)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the practice, or an instance, of requiring an employer to hire more workers than necessary, or of restricting the production of workers.

جمله های نمونه

1. They have been so feather-bedded in the past that they can't cope with hardship now.
[ترجمه گوگل]آنها در گذشته آنقدر پر از پر بودند که اکنون نمی توانند با سختی کنار بیایند
[ترجمه ترگمان]آن ها در گذشته با آن ها خوابیده بودند و حالا دیگر نمی توانند با سختی ها مقابله کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The taxpayer was forced to fund the featherbedding of a privatised Railtrack.
[ترجمه گوگل]مالیات دهندگان مجبور به تامین بودجه ساخت یک راه آهن خصوصی شده شدند
[ترجمه ترگمان]مالیات دهندگان مجبور شدند تا سرمایه یکی از Railtrack خصوصی را تامین کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She searched through all the mattresses and featherbeds, pulled out the pea, and then slept soundly.
[ترجمه گوگل]تمام تشک ها و تخت های پر را جست و جو کرد، نخود را بیرون آورد و سپس آرام خوابید
[ترجمه ترگمان]تمام تشک و تشک را جستجو کرد، نخود سبز را بیرون کشید و به خواب عمیقی فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We become deeply aroused by the featherbedding union.
[ترجمه گوگل]ما عمیقاً توسط اتحادیه پرندگان برانگیخته می شویم
[ترجمه ترگمان]ما عمیقا تحت تاثیر اتحادیه featherbedding قرار گرفته ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It was he who made the fateful decision to bowl first, on a pitch that turned out to be a featherbed.
[ترجمه گوگل]این او بود که تصمیم سرنوشت‌ساز را گرفت که ابتدا در زمینی که معلوم شد یک کاسه پر است، کاسه بازی کند
[ترجمه ترگمان]او بود که تصمیم سرنوشت ساز اول را گرفت، در جایی که تبدیل به a شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This federal agency was shut down for featherbedding.
[ترجمه گوگل]این آژانس فدرال به دلیل بسترسازی بسته شد
[ترجمه ترگمان]این آژانس فدرال برای featherbedding تعطیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Featherbedding will certainly increase unit costs and, in the general case, prices too.
[ترجمه گوگل]تختخواب پر قطعا هزینه های واحد و در حالت کلی قیمت ها را نیز افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]Featherbedding قطعا هزینه های واحد را افزایش خواهد داد و در مورد عمومی قیمت ها نیز افزایش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. So the biggest evil in this city that raises costs is featherbedding, but no one wants to discuss that.
[ترجمه گوگل]بنابراین بزرگترین بدی در این شهر که هزینه ها را بالا می برد، تختخوابی است، اما هیچ کس نمی خواهد در مورد آن بحث کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین بزرگ ترین بدی در این شهر که هزینه ها را بالا می برد featherbedding است، اما هیچ کس مایل به بحث در مورد آن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Unions are strong in Europe, and they push up wages and (worse) encourage featherbedding, short hours, and other inefficient practices.
[ترجمه گوگل]اتحادیه‌ها در اروپا قوی هستند و دستمزدها را بالا می‌برند و (بدتر از آن) استفاده از تختخواب‌های پر، ساعات کوتاه و سایر شیوه‌های ناکارآمد را تشویق می‌کنند
[ترجمه ترگمان]اتحادیه ها در اروپا قوی هستند و دستمزدها را بالا می برند و (بدتر)featherbedding، ساعات کوتاه و دیگر شیوه های ناکارآمد را تشویق می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• spoiling, indulgence; act of compelling an employer to hire more workers than are needed
feather-bedding is the practice of allowing work to be done slowly or inefficiently so that all the jobs in a particular firm are protected; used in informal english, showing disapproval.

پیشنهاد کاربران

بپرس