دیکشنری
مترجم
بپرس
feasance
(حقوق) انجام تعهد یا شرط یا مسئولیت، اعمال، برآوردن، استیفا، انجام، ایفای وظیفه، اجرا
دنبال کنید
بررسی کلمه
اسم
( noun )
• :
تعریف:
in law, doing that which is a duty, condition, obligation, or the like.
تخصصی
[حقوق] اجرا، انجام (وظیفه)، ایفای شرط یا تعهد
انگلیسی به انگلیسی
• doing, acting out, performing (of a commitment, etc.)
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها