1. Its fearsome appearance struck terror into their hearts.
 [ترجمه گوگل]ظاهر وحشتناک آن وحشت را در دل آنها ایجاد کرد 
[ترجمه ترگمان]ظاهر ترسناک و ترسناک آن در دلشان جا به جا شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. He has a fearsome reputation as a fighter.
 [ترجمه گوگل]او به عنوان یک مبارز شهرت وحشتناکی دارد 
[ترجمه ترگمان]او شهرت ترسناکی به عنوان یک مبارز دارد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. He had developed a fearsome reputation for intimidating people.
 [ترجمه گوگل]او به خاطر ارعاب مردم شهرت وحشتناکی پیدا کرده بود 
[ترجمه ترگمان]او شهرتی ترسناک برای ترساندن مردم ایجاد کرده بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. The battlefield was a fearsome sight.
5. The senior one was a fearsome, mustachioed amateur cello player who addressed every class in a terrifying bawl.
 [ترجمه گوگل]بزرگتر یک نوازنده آماتور ویولن سل ترسناک و سبیلی بود که هر کلاسی را با یک داد و بیداد وحشتناک خطاب می کرد 
[ترجمه ترگمان]ارشد، یک نوازنده ویولن سل fearsome بود که هر کلاس را با صدای وحشتناک و وحشتناکی مخاطب قرار می داد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. Great big and fearsome Dimetrodon, a species of dinosaur, was the most powerful creature.
 [ترجمه گوگل]Dimetrodon بزرگ و ترسناک، گونه ای از دایناسورها، قدرتمندترین موجود بود 
[ترجمه ترگمان]Dimetrodon بزرگ و ترسناک در یک گونه دایناسور قوی ترین موجود است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. He ran away from the fearsome ruffian.
 [ترجمه گوگل]او از دست رفیق مخوف فرار کرد 
[ترجمه ترگمان]او از یک موجود خبیث و وحشتناک فرار کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. His enemies are not the fearsome ape Donkey Kong or King Bowser the dragon - though they can be as deadly.
 [ترجمه گوگل]دشمنان او میمون ترسناک Donkey Kong یا King Bowser the Dragon نیستند - اگرچه می توانند به همان اندازه کشنده باشند 
[ترجمه ترگمان]دشمنان او از \"Donkey\"، \"Donkey\" یا پادشاه \"اژدها سوارها\" نیستند، هر چند که می توانند به اندازه آن ها مرگبار باشند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. The unknown is always the most fearsome, opening out into wide areas of conjecture.
 [ترجمه گوگل]ناشناختهها همیشه ترسناکترین چیزها هستند و به حوزههای گستردهای از حدس و گمان باز میشوند 
[ترجمه ترگمان]مجهول، همیشه ترسناک ترین و opening است که به مناطق وسیعی از حدس و گمان باز می گردد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. There was the other, fearsome, face of royalty.
 [ترجمه گوگل]چهره دیگر، ترسناک، سلطنتی وجود داشت 
[ترجمه ترگمان]اون یکی، ترسناک، چهره سلطنتی بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. It honours the goddess Durga, who slew the fearsome buffalo demon, Mahisasura, thus freeing mankind from terror.
 [ترجمه گوگل]این الهه دورگا را گرامی میدارد که دیو وحشتناک بوفالو، ماهیساسورا را کشت و بدین ترتیب بشر را از وحشت رها کرد 
[ترجمه ترگمان]این باعث افتخار ربه النوع هاست که شیطان بوفالو را کشت و بشریت را از وحشت آزاد می کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. Fearsome worry about the horrible outcomes of not doing schoolwork is difficult to dispel.
 [ترجمه گوگل]رفع نگرانی ترسناک در مورد نتایج وحشتناک عدم انجام تکالیف مدرسه دشوار است 
[ترجمه ترگمان]نگرانی ها در مورد پیامدهای ناخوشایند عدم انجام تکالیف مدرسه دشوار است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. Johnson has deployed two fearsome weapons: her connections and her charm.
 [ترجمه گوگل]جانسون دو سلاح ترسناک را به کار گرفته است: ارتباطات و جذابیت او 
[ترجمه ترگمان]جانسون دو سلاح ترسناک را بکار برد: ارتباطات و جذابیت او 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. He would be a fearsome opponent.
15. The giant with golden hair: Fearsome but knowledgeable.
 [ترجمه گوگل]غول با موهای طلایی: ترسناک اما آگاه 
[ترجمه ترگمان]غول با موهای طلایی: Fearsome ولی knowledgeable 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید