fawner


معنی: خوشامد گو
معانی دیگر: متملق، چاپلوس، سبزی پاک کن

جمله های نمونه

1. The fawn ran to the top of the ridge.
[ترجمه گوگل]حنایی به بالای پشته دوید
[ترجمه ترگمان]گوزن به بالای ستیغ تپه دوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The puppy was fawning on its master.
[ترجمه گوگل]توله سگ داشت روی اربابش حنایی می کرد
[ترجمه ترگمان]توله سگ از صاحبش تملق می گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Many flattering relatives fawned on the rich old man.
[ترجمه گوگل]بسیاری از اقوام چاپلوس پیرمرد ثروتمند را حنایی کردند
[ترجمه ترگمان]بستگان تملق آمیزی نسبت به پیرمرد ثروتمند تملق می گفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Nauseatingly fawning journalism that's all it is.
[ترجمه گوگل]روزنامه نگاری تهوع آور حنایی همین است
[ترجمه ترگمان]چاپلوسی می کند و چاپلوسی می کند؛ همه چیز همین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You must guard against those who fawn upon you and bow obsequiously before you!
[ترجمه گوگل]شما باید در برابر کسانی که شما را حنایی می کنند و در مقابل شما تعظیم می کنند مراقب باشید!
[ترجمه ترگمان]شما باید در مقابل کسانی که به شما fawn و در مقابل شما تعظیم می کنند محافظت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He fawns on being a scientist.
[ترجمه گوگل]او به دانشمند بودن علاقه دارد
[ترجمه ترگمان] اون روی یه دانشمند تاکید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I refused to fawn over her or flatter her.
[ترجمه گوگل]من حاضر نشدم برایش حنایی کنم یا از او چاپلوسی کنم
[ترجمه ترگمان]من از این که به او fawn یا تملق بگویم خودداری کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A small brown fawn hopped across the trail in front of them.
[ترجمه گوگل]یک حنایی قهوه ای کوچک از مسیر جلوی آنها پرید
[ترجمه ترگمان]یک گوزن کوچک قهوه ای رنگی از جلوی آن ها رد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I hate waiters who fawn over you.
[ترجمه گوگل]من از پیشخدمت هایی متنفرم که تو را حنایی می کنند
[ترجمه ترگمان]از پیشخدمت ها متنفرم که به تو fawn
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. People fawn over you when you're famous.
[ترجمه گوگل]وقتی معروف هستید مردم از شما حنایی می کنند
[ترجمه ترگمان]وقتی مشهور شدی مردم از تو خوششون میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There was something familiar about him, his fawn raincoat, his thinness, the way he moved.
[ترجمه گوگل]چیزی در مورد او آشنا بود، بارانی حنایی اش، لاغری اش، نحوه حرکتش
[ترجمه ترگمان]چیزی آشنا در او بود، بارانی با بارانی، لاغری او، طرز حرکت او
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He seemed unaware of the girl's fawning admiration.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید از تحسین دخترک بی خبر بود
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که از این تعریف و تمجید خوشش نیامده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She has two young calves that look remarkably like fawns without spots.
[ترجمه گوگل]او دو گوساله جوان دارد که به طرز قابل توجهی شبیه به حنایی بدون لکه هستند
[ترجمه ترگمان]او دو بچه کوچک دارد که به طور قابل توجهی مانند fawns بدون لکه به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Matt black with tiny fawn flecks, they are just under a centimetre long.
[ترجمه گوگل]مشکی مات با لکه های حنایی ریز، طول آنها فقط کمتر از یک سانتی متر است
[ترجمه ترگمان]مت سیاه شده بود و رگه های قرمز رنگی در آن دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خوشامد گو (اسم)
adulator, bootlicker, fawner, flatterer

انگلیسی به انگلیسی

• flatterer, groveler

پیشنهاد کاربران

بپرس