1. Students were evaluated without bias or favoritism.
[ترجمه گوگل]دانش آموزان بدون جانبداری یا جانبداری مورد ارزیابی قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان بدون جانبداری یا تبعیض مورد ارزیابی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. This favoritism took the form of inheritance of land and wealth, but it also took the form of simple care.
[ترجمه گوگل]این طرفداری به شکل ارث از زمین و ثروت بود، اما به شکل مراقبت ساده نیز به خود گرفت
[ترجمه ترگمان]این تبعیض شکل وراثت زمین و ثروت را به خود گرفت، اما این محبوبیت نیز شکل مراقبت های ساده را گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The hypocrisy involved in her narrow favoritism was revealed in several ways.
[ترجمه گوگل]ریاکاری که در طرفداری باریک او وجود داشت از چند طریق آشکار شد
[ترجمه ترگمان]ریاکاری که در این طرفداری narrow دخالت داشت، به روش های مختلفی آشکار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Nepotism, cronyism and favoritism are rampant.
[ترجمه گوگل]خویشاوندی، دوستی و طرفداری بیداد می کند
[ترجمه ترگمان]Nepotism، دوست گرایی و طرفداری، شایع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In - Group Favoritism: Self - Anchoring Principle or Social Identity Theory?
[ترجمه گوگل]در - علاقه مندی گروهی: اصل خود لنگر یا نظریه هویت اجتماعی؟
[ترجمه ترگمان]In گروه: اصل Self یا نظریه هویت اجتماعی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Dating Bosses: False accusations of favoritism may arise.
[ترجمه گوگل]کارفرمایان دوستیابی: ممکن است اتهامات نادرست طرفداری مطرح شود
[ترجمه ترگمان]روسای قرار ملاقات: اتهامات اشتباه ممکن است ایجاد شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Dating Bosses: False accusations of favoritism may arise. You may get fired after the break - up.
[ترجمه گوگل]کارفرمایان دوستیابی: ممکن است اتهامات نادرست طرفداری مطرح شود ممکن است بعد از جدایی اخراج شوید
[ترجمه ترگمان]روسای قرار ملاقات: اتهامات اشتباه ممکن است ایجاد شوند شما ممکن است بعد از استراحت اخراج شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This was his first hint at graft, favoritism.
[ترجمه گوگل]این اولین اشاره او به پیوند، طرفداری بود
[ترجمه ترگمان]این اولین اشاره ای بود که به پیوند می خورد، به او علاقه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. For God does not show favoritism.
[ترجمه گوگل]زیرا خداوند لطف نمی کند
[ترجمه ترگمان]چرا که خدا این جانبداری را نشان نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. But if you show favoritism, you sin and are convicted by the law as lawbreakers.
[ترجمه گوگل]اما اگر طرفداری نشان دهید، گناه می کنید و توسط قانون به عنوان قانون شکن محکوم می شوید
[ترجمه ترگمان]اما اگر این طرفداری را داشته باشید، گناه می کنید و به قانون شکنان محکوم می شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The typical product of favoritism of customers and selected by sorting samples and calculating their scores.
[ترجمه گوگل]محصول معمولی از طرفداری مشتریان و با مرتب سازی نمونه ها و محاسبه امتیاز آنها انتخاب می شود
[ترجمه ترگمان]یک محصول معمول از محبوبیت مشتریان را انتخاب کرده و با مرتب سازی نمونه ها و محاسبه امتیازات آن ها انتخاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. My brothers and sisters, do you acts of favoritism really in our glorious Lord Jesus Christ?
[ترجمه گوگل]برادران و خواهران من، آیا واقعاً در خداوند باشکوه ما عیسی مسیح لطف می کنید؟
[ترجمه ترگمان]برادران و خواهران من، آیا تو واقعا در عیسی مسیح با شکوهی عمل می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. We tried to meet both children's needs without the appearance of favoritism or unfairness.
[ترجمه گوگل]ما سعی کردیم نیازهای هر دو کودک را بدون توجه و بی انصافی برآورده کنیم
[ترجمه ترگمان]ما سعی کردیم نیازهای هر دو کودک را بدون ظاهر تبعیض یا unfairness ملاقات کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. You may need additional training, but the matter of supervisory favoritism lies in your hands.
[ترجمه گوگل]ممکن است به آموزش های اضافی نیاز داشته باشید، اما موضوع طرفداری نظارتی در دستان شماست
[ترجمه ترگمان]ممکن است نیاز به آموزش بیشتری داشته باشید، اما اهمیت طرفداری از جانبداری در دستان شما قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید