faun

/fɔːn//fɔːn/

معنی: ربالنوع مزارع و گله کوسفند
معانی دیگر: (اسطوره ی رومی) فان (دارگونه ای که بدن انسان و پاها و شاخ ها و گوش های آهو دارد)، افسانه روم رب النوع مزارع وگله کوسفند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a rural deity in Roman mythology that had the upright stance and upper body of a man and the ears, horns, and lower body of a goat.

جمله های نمونه

1. Roguish fauns and naked nymphs peeked down at Billy from festooned cornices.
[ترجمه گوگل]جانوران سرکش و پوره های برهنه از قرنیزهای تزئین شده به بیلی نگاه می کردند
[ترجمه ترگمان]nymphs و nymphs برهنه از پشت سرشان به بیلی نگاه می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. " Excuse me,'said the Faun. " But are you a Daughter of Eve? "
[ترجمه گوگل]فاون گفت: «ببخشید » اما آیا شما دختر حوا هستید؟ "
[ترجمه ترگمان]the گفت: \"ببخشید، آیا شما دختر ای و هستید؟\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The faun is only a little taller than Lucy.
[ترجمه گوگل]این جانور فقط کمی بلندتر از لوسی است
[ترجمه ترگمان] فان فقط یه خورده بلندتر از \"لوسی\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A faun represents a forest god.
[ترجمه گوگل]جانور نشان دهنده خدای جنگل است
[ترجمه ترگمان]یک فان، یک خدای جنگل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Marble Faun (1860), though set in Rome, dwells on the Puritan themes of sin, isolation, expiation, and salvation.
[ترجمه گوگل]فاون مرمر (1860)، اگرچه در رم اتفاق می‌افتد، اما به موضوعات پیوریتن گناه، انزوا، کفاره و رستگاری می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]The Marble (۱۸۶۰)، گرچه در رم تاسیس شده است، بر روی موضوعات پیرایشگر گناه، انزوا، کفاره، و رستگاری قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A sculpture of a faun by Rembrandt Bugatti sits on a windowsill in a conference room where transactions are discussed.
[ترجمه گوگل]مجسمه ای از جانوران توسط رامبراند بوگاتی روی طاقچه در یک اتاق کنفرانس نشسته است که در آن معاملات مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]یک مجسمه از a faun توسط رامبران Bugatti در یک اتاق کنفرانس بر روی لبه پنجره قرار دارد که در آن معاملات مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. "Oh yes, " replied the Faun. All the Buffins always were.
[ترجمه گوگل]فاون پاسخ داد: "اوه بله " همه بافین ها همیشه بودند
[ترجمه ترگمان]faun جواب داد: اوه، بله همه the همیشه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. "Goodness gracious me! " exclaimed the Faun.
[ترجمه گوگل]فاون بانگ گفت: "خدایا به من لطف داری!"
[ترجمه ترگمان]خدای من! the بانگ برآورد که:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Do you know why you're here, faun?
[ترجمه گوگل]میدونی چرا اینجایی، فاون؟
[ترجمه ترگمان]تو می دانی که چرا اینجا هستی، فان؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Tumnus: Why I'm a faun! And What are you? You must be some beardless dwarf?
[ترجمه گوگل]Tumnus: چرا من یک فن هستم! و تو چی هستی؟ شما باید یک کوتوله بی ریش باشید؟
[ترجمه ترگمان]چرا من یک فان هستم و تو چی هستی؟ تو باید یه کوتوله کوسه beardless باشی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Greek mythological stories of Faun often place him in dilemmas because of his desires.
[ترجمه گوگل]داستان های اساطیری یونانی فاون اغلب او را به دلیل تمایلاتش در دوراهی قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]داستان های افسانه ای یونانی Faun اغلب او را به خاطر خواسته های خود به دردسر می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I think you are a very good Faun.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم شما یک فاون بسیار خوبی هستید
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم شما a خوبی هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You are the nicest Faun I've ever met.
[ترجمه گوگل]تو زیباترین فاونی هستی که من تا به حال دیدم
[ترجمه ترگمان]تو بهترین faun هستی که تا به حال دیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I know I've met a Faun in there and - I wish I'd stayed there and you are all beasts, beasts.
[ترجمه گوگل]می دانم که در آنجا با یک فاون آشنا شده ام و - ای کاش آنجا می ماندم و شما همه جانوران، جانوران هستید
[ترجمه ترگمان]می دونم که اونجا یه faun دیدم و - ای کاش اونجا می موندم و تو هم حیوانات، جانوران
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Why would a poor little faun like me lie to you?
[ترجمه گوگل]چرا یک جانور کوچک فقیر مثل من باید به شما دروغ بگوید؟
[ترجمه ترگمان]چرا یه فان بیچاره مثل من بهت دروغ میگه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ربالنوع مزارع و گله کوسفند (اسم)
faun

انگلیسی به انگلیسی

• one of a class of rural deities having the body of a man and the horns legs and tail of a goat
a faun is an imaginary creature which is like a man with goat's legs and horns.

پیشنهاد کاربران

🚫 دوستان لطفاً این کلمات رو باهم اشتباه نگیرید:
Fawn: To flatter excessively or show submissive affection ☺️
Faun: A mythical creature that is half human and half goat 🫥🐐
واژه faun در اسطوره شناسی رومی روح های جنگل رام نشدنی هستند. فان ها شاخ دارند و نیم تنه بالایی شبیه انسان داشته و از کمر به پایین مانند بز هستند.

بپرس