fatigues

جمله های نمونه

1. we used to sleep in our fatigues
شب ها در لباس خدمت می خوابیدیم.

2. We were all put on cookhouse fatigues for a week.
[ترجمه گوگل]همه ما به مدت یک هفته تحت خستگی آشپزی قرار گرفتیم
[ترجمه ترگمان]برای یک هفته همه در آشپزخانه نشسته بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The patient fatigues easily.
[ترجمه گوگل]بیمار به راحتی خسته می شود
[ترجمه ترگمان]بیمار به راحتی خسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Instead of training the men were put on fatigues / fatigue duty.
[ترجمه گوگل]به‌جای آموزش، مردان وظیفه خستگی/خستگی را بر عهده گرفتند
[ترجمه ترگمان]به جای آموزش، سربازان وظیفه خستگی و خستگی را انجام می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. An enormous bald headed woman dressed in battle fatigues merged.
[ترجمه گوگل]یک زن کچل عظیم الجثه که لباس های خستگی جنگی به تن داشت با هم ادغام شد
[ترجمه ترگمان]یک زن سر طاس و طاس که در جنگ با لباس پوشیده شده بود درهم رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The man who got out wore baggy cotton fatigues and knee-boots.
[ترجمه گوگل]مردی که بیرون آمد، کفش های نخی گشاد و چکمه های زانو به تن داشت
[ترجمه ترگمان]مردی که لباس گشاد و چکمه و چکمه پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Both men are in combat fatigues.
[ترجمه گوگل]هر دو نفر در خستگی رزمی هستند
[ترجمه ترگمان]هر دو مرد در لباس combat
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Marines in camouflage fatigues and grease paint, along with a few frogmen, boarded three rubber boats for Yudo Island.
[ترجمه گوگل]تفنگداران دریایی با لباس های استتار و رنگ روغن، همراه با چند قورباغه، سوار سه قایق لاستیکی برای جزیره یودو شدند
[ترجمه ترگمان]تفنگداران در لباس camouflage و رنگ روغنی، همراه چند قایق پلاستیکی که به سه قایق پلاستیکی در جزیره Yudo سوار شده بودند سوار شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They wore fatigues or business suits, and several came in full combat, gear.
[ترجمه گوگل]آنها لباس های خستگی یا کت و شلوار تجاری می پوشیدند، و چند نفر با تجهیزات کامل جنگی آمده بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها لباس خسته می پوشیدند و لباس کار می پوشیدند و چندین تن با دنده سنگین وارد می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You know, battle fatigues - camouflage gear.
[ترجمه گوگل]می دانید، خستگی های جنگی - تجهیزات استتار
[ترجمه ترگمان] میدونی، درگیری با لباس مبدل - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He preferred to dress out in fatigues after the morning exercises, with shined boots.
[ترجمه گوگل]او ترجیح می‌داد بعد از ورزش صبحگاهی با پوتین‌های براق لباس‌های خستگی بپوشد
[ترجمه ترگمان]ترجیح می داد بعد از تمرینات صبحگاهی با چکمه های براق لباس بپوشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He was dressed in starched jungle fatigues and polished jungle boots.
[ترجمه گوگل]او لباس های نشاسته ای جنگلی و چکمه های جنگلی صیقلی پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]لباس آهار دار آهار زده و چکمه های براقش را به تن کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Clash weren't always into combat fatigues.
[ترجمه گوگل]کلش همیشه درگیر خستگی های رزمی نبود
[ترجمه ترگمان]نبرد همیشه به خاطر لباس مبارزه نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The swirling wind from my rotors whipped the fatigues of interested watchers to a blur.
[ترجمه گوگل]باد چرخان از روتورهای من خستگی ناظران علاقه مند را تار کرد
[ترجمه ترگمان]باد شدیدی که از rotors من می وزید و به سرعت به سرعت بالا و پایین می پرید و به سرعت به اطراف نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She wears faded jeans or combat fatigues.
[ترجمه گوگل]او شلوار جین رنگ و رو رفته یا لباس های خستگی می پوشد
[ترجمه ترگمان]شلوار جین رنگ باخته یا خسته به تن می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• military uniform worn during fatigue duty, soldier's uniform worn while performing tasks that are not specifically related to the military (such as civil works projects, etc.)

پیشنهاد کاربران

بپرس