fatidical


معنی: متضمن پیشگویی

جمله های نمونه

1. Ding Lei is fatidical 200 internet has 3 big profitable a magic weapon: Game of wireless application, network and IM.
[ترجمه گوگل]Ding Lei fatidical 200 اینترنت دارای 3 سلاح جادویی سودآور است: بازی برنامه بی سیم، شبکه و IM
[ترجمه ترگمان]دینگ Lei در حال حاضر ۳ ۲۰۰ اینترنت یک سلاح جادویی دارد: بازی بی سیم، شبکه و پیغام فوری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He is fatidical, after 10 years, global commerce society will enter new level.
[ترجمه گوگل]او خسته است، پس از 10 سال، جامعه تجارت جهانی وارد سطح جدیدی خواهد شد
[ترجمه ترگمان]او fatidical است، پس از ۱۰ سال، جامعه جهانی تجارت به سطح جدیدی وارد خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She is fatidical still, did not come years, recreational the webpage that give priority to kind game will reach the height that surpasses past network play even.
[ترجمه گوگل]او هنوز هم خسته است، سال ها نیامده، سرگرم کننده است، صفحه وب که اولویت را به بازی مهربان می دهد، به ارتفاعی خواهد رسید که حتی از بازی شبکه های گذشته پیشی می گیرد
[ترجمه ترگمان]او هنوز ازدواج نکرده است، سال ها نگذشته است، صفحه وب که اولویت را به بازی می دهند به اوج خود می رسند که از بازی شبکه گذشته پیشی می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Somebody is fatidical even, global economy will off oil control.
[ترجمه گوگل]حتی کسی خسته است، اقتصاد جهانی کنترل نفت را از دست خواهد داد
[ترجمه ترگمان]حتی یک نفر هم تحت تاثیر قرار نمی گیرد، اقتصاد جهانی کنترل نفت را از دست خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. While Zai is accurate and fatidical, sun Zhengyi is synchronous also the investment that is running oneself.
[ترجمه گوگل]در حالی که زی دقیق و خسته کننده است، خورشید ژنگی همزمان سرمایه گذاری است که شخص در حال اجراست
[ترجمه ترگمان]در حالی که زی، دقیق و دقیق است، نور خورشید همگام با سرمایه گذاری است که خود را اداره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Somebody is fatidical, chinese auto industry entered the period that explosive type develops from this.
[ترجمه گوگل]کسی خسته است، صنعت خودرو چینی وارد دوره ای شد که نوع انفجاری از این به وجود می آید
[ترجمه ترگمان]یک نفر fatidical است، صنعت خودروسازی چین وارد دوره ای شده است که نوع ماده منفجره از آن توسعه پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. COM, fatidical " game community is changed, community game is changed " will be prospective community website and net swim development trend, platform of this 5
[ترجمه گوگل]COM، fatidical "جامعه بازی تغییر می کند، بازی جامعه تغییر می کند" خواهد بود وب سایت جامعه آینده نگر و روند توسعه شنا خالص، پلت فرم این 5
[ترجمه ترگمان]CDM \"جامعه بازی تغییر کرده است، بازی اجتماعی تغییر کرده است\"، وب سایت جامعه بالقوه و روند توسعه شنا خالص، پلت فرم این ۵
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Somebody is fatidical, the content of whole Europe sheds the market 80 % portion will be shed by the content crossing a state of 20 oversize company place forestall.
[ترجمه گوگل]کسی خسته است، محتوای کل اروپا می ریزد بازار 80 درصد بخش خواهد شد محتوای عبور از یک دولت از 20 شرکت بزرگ جلوی فروش ریخته می شود
[ترجمه ترگمان]یک نفر fatidical است، محتوای کل اروپا بازار ۸۰ % را انبار می کند و محتوای آن از طریق عبور از یک شرکت از ۲۰ شرکت oversize که از آن ممانعت به عمل می آید، انبار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Once of be the rage " the 3rd tide " in fatidical : More and more people will go to work in the home.
[ترجمه گوگل]یک بار از خشم " جزر و مد 3 " در fatidical : افراد بیشتری به سر کار در خانه می روند
[ترجمه ترگمان]پس از عصبانیت \"موج سوم\" در fatidical: افراد بیشتر و بیشتری در خانه کار خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Review the history, always have a few well-known public figures once fatidical after the event is proved how " Lei Ren " .
[ترجمه گوگل]مرور تاریخ، همیشه چند چهره شناخته شده عمومی یک بار خسته پس از این رویداد ثابت می شود که چگونه "لی رن"
[ترجمه ترگمان]تاریخچه را بررسی کنید و همیشه چند چهره سرشناس و شناخته شده داشته باشید که پس از این رویداد مشخص شده است که \"لی رن\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

متضمن پیشگویی (صفت)
fatidical

انگلیسی به انگلیسی

• prophetic

پیشنهاد کاربران

بپرس