fathers

جمله های نمونه

1. fathers who tyrannize their children
پدرانی که نسبت به فرزندان خود ظلم می کنند

2. our fathers came here centuries ago
پدران ما قرن ها پیش به اینجا آمدند.

3. one of the city fathers
یکی از ریش سفیدان شهر

4. one of the founding fathers of this university
یکی از بنیانگذاران این دانشگاه

5. the doctrines of the fathers of the church
تعالیم اولیای کلیسا

6. be gathered to one's fathers
مردن،به اجداد پیوستن

7. usually eldest sons succeeded their fathers
معمولا پسران ارشد جانشین پدرشان می شدند.

8. i love the land of my fathers
سرزمین پدران خود را دوست می دارم.

9. to visit the sins of the fathers upon the children
تقاص گناهان پدران را از فرزندان گرفتن

10. the dogmatic writings of the early church fathers
نوشتارهای اصولی اولیای آغازین کلیسا

11. old maids were condemned to being parasites of their fathers or brothers
دختران خانه مانده محکوم بودند که سربار پدر یا برادر خود باشند.

12. fall on your knees and supplicate the god of your fathers
به زانو در بیا و از خدای نیاکانت طلب کن.

پیشنهاد کاربران

بپرس