1. Her hair was entangled in the fastener.
[ترجمه گوگل]موهایش در گیره گیر کرده بود
[ترجمه ترگمان]موهایش در بند بند گره خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. These earrings snap on with special fastener.
[ترجمه گوگل]این گوشواره ها با بست مخصوص محکم می شوند
[ترجمه ترگمان] این گوشواره ها با بند مخصوص قطع میشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The fastener on her skirt broke.
4. In addition, we are incorporator of the Global Fastener Alliance, an international cooperation of specialists in the field of fastening technology.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، ما یکی از موسسات اتحادیه جهانی بست، یک همکاری بین المللی از متخصصان در زمینه فناوری بست هستیم
[ترجمه ترگمان]به علاوه، ما incorporator از اتحاد جهانی Fastener، هم کاری بین المللی متخصصان در زمینه چفت کردن فن آوری هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This product is not designed with a fastener connector. You can press the backside shaft of top cover into the trestle of lower cap directly.
[ترجمه گوگل]این محصول با اتصال دهنده طراحی نشده است می توانید محور پشتی درپوش بالایی را مستقیماً به قسمت پایینی درپوش پایین فشار دهید
[ترجمه ترگمان]این محصول با بست اتصال بسته طراحی نشده است شما می توانید به طور مستقیم سرپوش پشتی را بر روی سه پایه پایین قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Install push - in fastener holding center of fascia to rear closure panel.
[ترجمه گوگل]فشار - در مرکز نگهدارنده بست فاسیا به پانل بسته شدن عقب را نصب کنید
[ترجمه ترگمان]فشار را نصب کنید - در بند نگه داشتن حلقه کمر برای قسمت بسته شدن عقب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It has clamping fastener to separate the inner cavity into two parts, one for sodium thiosulphate and the other for ammonium nitrate.
[ترجمه گوگل]دارای بست گیره ای برای جدا کردن حفره داخلی به دو قسمت، یکی برای تیوسولفات سدیم و دیگری برای نیترات آمونیوم
[ترجمه ترگمان]او بست بسته داخلی را به دو بخش تقسیم می کند که یکی برای سدیم thiosulphate و دیگری برای نیترات آمونیوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A fastener slides along and fastens the hooks together.
[ترجمه گوگل]یک بست در امتداد می لغزد و قلاب ها را به هم محکم می کند
[ترجمه ترگمان]بست fastener را بست و قلاب ها را باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Sadly, the original zip fastener, invented in 1893 by Whitcomb L.
[ترجمه گوگل]متأسفانه، زیپ بست اصلی، که در سال 1893 توسط Whitcomb L اختراع شد
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، fastener در سال ۱۸۹۳ توسط Whitcomb ل اختراع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Case Hardened : a case hardened fastener is a fastener of ferrous material having a surface which has been made harder than the core.
[ترجمه گوگل]مورد سخت شده: بست سخت شده با کیس یک بست از مواد آهنی است که سطحی سخت تر از هسته دارد
[ترجمه ترگمان]مورد Hardened: پرونده ای که بست بسته شده است بست ماده آهنی دارد که سطحی دارد که از هسته سخت تر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Threaded fastener is the important type among all the fasteners.
[ترجمه گوگل]بست رزوه ای نوع مهمی در بین تمام بست ها است
[ترجمه ترگمان]Threaded بست در میان تمام اتصالات از نوع مهمی برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. SU1250 series conveyer belt fastener is used early, It has double and staggered staples.
[ترجمه گوگل]بست تسمه نقاله سری SU1250 زود استفاده می شود، دارای منگنه های دوتایی و تکان دهنده است
[ترجمه ترگمان]fastener series کمربند SU۱۲۵۰ در اوایل ماه مه مورد استفاده قرار می گیرد و double و staples staggered را به خود اختصاص داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He called the zipper a slide fastener.
14. Quick Release Fastener: for fixing of f . i . side panels.
[ترجمه گوگل]اتصال دهنده سریع: برای تثبیت f من پانل های جانبی
[ترجمه ترگمان] سریع fastener رو آزاد کن برای درست کردن اف من panels فرعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The belt fastener is of strong fastening force and wide application.
[ترجمه گوگل]بست تسمه از نیروی محکم و کاربرد گسترده ای برخوردار است
[ترجمه ترگمان]بست بست شامل محکم کردن نیرو و کاربرد گسترده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید