1. Many Croats and Slovenes saw independence as the fast track to democracy.
 [ترجمه گوگل]بسیاری از کرواتها و اسلوونیاییها استقلال را راهی سریع برای رسیدن به دموکراسی میدانستند 
[ترجمه ترگمان]بیشتر کروات ها و Slovenes استقلال را به عنوان شیار سریع برای دموکراسی می دیدند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. A degree in computer science offers a fast track to the top.
 [ترجمه گوگل]مدرک در علوم کامپیوتر مسیری سریع برای رسیدن به بالاترین سطح ارائه می دهد 
[ترجمه ترگمان]یک درجه در علوم کامپیوتر یک مسیر سریع را به بالا ارایه می دهد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. There is no fast track to success, and no highway to happiness.
 [ترجمه گوگل]هیچ مسیر سریعی برای موفقیت وجود ندارد، و هیچ شاهراهی برای خوشبختی وجود ندارد 
[ترجمه ترگمان]هیچ مسیر سریعی برای موفقیت وجود ندارد، و هیچ بزرگراهی برای خوشحالی وجود ندارد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. She seems to be on the fast track for promotion.
 [ترجمه گوگل]به نظر می رسد او در مسیر سریع ترفیع قرار دارد 
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که او در مسیر حرکت سریع قرار دارد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. Many saw independence as the fast track to democracy.
 [ترجمه گوگل]بسیاری استقلال را راهی سریع برای رسیدن به دموکراسی می دانستند 
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم استقلال را به عنوان شیار سریع برای دموکراسی دیده اند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. She is on the fast track to promotion .
 [ترجمه گوگل]او در مسیر سریع ارتقاء قرار دارد 
[ترجمه ترگمان]او در مسیر حرکت سریع قرار دارد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. The country is on the fast track to democracy.
 [ترجمه گوگل]کشور در مسیر سریع دموکراسی قرار دارد 
[ترجمه ترگمان]این کشور در مسیر سریع دموکراسی قرار دارد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. The agency is looking at a fast track for approving drugs for life-threatening illnesses.
 [ترجمه گوگل]این آژانس به دنبال یک مسیر سریع برای تایید داروهای بیماری های تهدید کننده زندگی است 
[ترجمه ترگمان]این اداره به دنبال ردیابی سریع مواد مخدر برای بیماری های خطرناک است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Hamilton's career has galloped along the fast track.
 [ترجمه گوگل]زندگی حرفه ای همیلتون در مسیر سریع پیش رفته است 
[ترجمه ترگمان]شغل Hamilton در مسیر سریع پیش رفته 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. Once on the fast track, the momentum will be relentless.
 [ترجمه گوگل]هنگامی که در مسیر سریع قرار بگیرید، شتاب بی امان خواهد بود 
[ترجمه ترگمان]زمانی که در مسیر سریع حرکت کنیم، این حرکت بیرحمانه خواهد بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. A genius who chucked the academic fast track for a tar paper cabin with no outhouse?
 [ترجمه گوگل]نابغهای که مسیر سریع آکادمیک را برای یک کابین کاغذ قیر و بدون فضای بیرونی انتخاب کرد؟ 
[ترجمه ترگمان]یک نابغه که با سرعت آکادمیک به دنبال یک کابین قیر اندود شده بود که هیچ دستشویی دیگری نداشت؟ 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. Uphill task: The drivers on the fast track to the top.
 [ترجمه گوگل]وظیفه سربالایی: رانندگان در مسیر سریع به سمت بالا 
[ترجمه ترگمان]وظیفه uphill: رانندگان در مسیر سریع به بالا 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. And the benefit of either the fast track remortgage service, or a £250 cashback.
 [ترجمه گوگل]و از مزایای خدمات رهن مجدد سریع یا بازپرداخت 250 پوندی 
[ترجمه ترگمان]و سود هر یک از خدمات سریع track یا ۲۵۰ پوند به قیمت ۲۵۰ پوند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. He took a fast track to the top of the corporate ladder.
 [ترجمه گوگل]او با یک مسیر سریع به بالای نردبان شرکت رفت 
[ترجمه ترگمان]او به سرعت به بالای نردبان حقوقی رفت 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید