گاهی به صورت اصطلاح به کار می ره و به این معنیه که شخص اون قدری که دلش می خواد نتونسته کار رو سریع انجام بده، درواقع یعنی دیگه طاقتش تموم شده یا خیلی عجله داره و هوله، بی تابه، بی قراره یا به هر دلیلی با تمام سرعتش داره یه کاری رو انجام می ده اما بازم به نظرش Fast Enough نیست.
... [مشاهده متن کامل]
به زبان ساده تر
عجله ی خیلی زیاد
بی تابی خیلی زیاد و طاقت نداشتن برای انجام کاری
she couldn’t ask questions fast enough
he couldn't get out fast enough.
یه لینک براتون می ذاره که توضیحات به زبان انگلیسیه ولی خب خیلی کمک کننده ست.
... [مشاهده متن کامل]
به زبان ساده تر
عجله ی خیلی زیاد
بی تابی خیلی زیاد و طاقت نداشتن برای انجام کاری
یه لینک براتون می ذاره که توضیحات به زبان انگلیسیه ولی خب خیلی کمک کننده ست.
... [مشاهده متن کامل]
آن قدرها سریع
چندان سریع
( در جملات منفی به کار می رود )