- As a child, she found insects fascinating and could watch them for hours.
[ترجمه عسل ساحلی] به عنوان یک کودک حشرات را جذاب می دانست و می توانست ساعت ها آن ها را تماشا کند
|
[ترجمه nasim] او کودکی بود که حشرات برایش جذاب بودند و ممکن بود ساعت ها تماشایشان کند.
|
[ترجمه گوگل] او در کودکی حشرات را جذاب می دید و می توانست ساعت ها آنها را تماشا کند [ترجمه ترگمان] او به عنوان یک کودک، حشرات را جذاب یافت و می توانست ساعت ها آن ها را تماشا کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. the fascinating beauty of that spanish dancer
گیرایی شیداگر آن رقاصه ی اسپانیایی
2. esfahan's jom'a mosque is fascinating
مسجد جمعه ی اصفهان مجذوب کننده است.
3. The book gives a fascinating insight into Mrs Blair's character.
[ترجمه اس پی جی] این کتاب بینش حیرت انگیزی به خانم بلر میدهد.
|
[ترجمه گوگل]این کتاب بینش شگفت انگیزی از شخصیت خانم بلر می دهد [ترجمه ترگمان]این کتاب بینش جالبی به شخصیت خانم بلر می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I find the natural world endlessly fascinating.
[ترجمه کورش] من دنیای طبیعی را بی نهایت جذاب می دانم
|
[ترجمه گوگل]من دنیای طبیعی را بی نهایت جذاب می بینم [ترجمه ترگمان]من دنیای طبیعی را بی نهایت جذاب می یابم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He told some fascinating tales about his life in India.
[ترجمه گوگل]او چند داستان جذاب از زندگی خود در هند تعریف کرد [ترجمه ترگمان]او در مورد زندگی خود در هند داستان های جالبی را تعریف کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Hong Kong is a vibrant, fascinating city.
[ترجمه گوگل]هنگ کنگ شهری پر جنب و جوش و جذاب است [ترجمه ترگمان]هنگ کنگ یک شهر پر جنب و جوش و پر جنب و جوش است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The museum has a fascinating collection of Celtic artifacts.
[ترجمه گوگل]این موزه مجموعه ای جذاب از مصنوعات سلتی دارد [ترجمه ترگمان]این موزه مجموعه جالبی از آثار باستانی سلتیک را دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The museum houses a fascinating miscellany of nautical treasures.
[ترجمه گوگل]این موزه گنجینه های شگفت انگیزی از گنجینه های دریایی را در خود جای داده است [ترجمه ترگمان]در موزه گنجینه های بسیار جالبی از جواهرات دریایی دیده می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. They are carrying out/conducting/doing some fascinating research into/on the language of dolphins.
[ترجمه گوگل]آنها در حال انجام / انجام / تحقیقات جالب در مورد / در مورد زبان دلفین ها هستند [ترجمه ترگمان]آن ها انجام \/ انجام برخی تحقیقات جذاب به زبان دلفین ها را انجام می دهند \/ انجام می دهند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I found the whole film fascinating.
[ترجمه آرش امیری] به نظرم کل فیلم دلربا بود
|
[ترجمه گوگل]من کل فیلم را جذاب دیدم [ترجمه ترگمان]من کل فیلم را جذاب یافتم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The teacher brought history alive with fascinating stories.
[ترجمه گوگل]معلم تاریخ را با داستان های جذاب زنده کرد [ترجمه ترگمان]معلم تاریخ را با داستان های شگفت انگیز زنده کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She's such a fascinating lecturer - I was hanging on to her every word.
[ترجمه گوگل]او یک سخنران جذاب است - من به تک تک کلمات او پایبند بودم [ترجمه ترگمان]او یک سخنران جذاب و جذاب است - هر کلمه را به او می گفتم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I fail to see what women find so fascinating about him.
[ترجمه نگین خوشگله] من نمیتوانم درک کنم که زنان چه چیز جذابی در او می یابند.
|
[ترجمه 09224718384] من نمی توانم ببینم زنان چه چیزی را در مورد او بسیار جذاب می دانند.
|
[ترجمه گوگل]من نمی توانم ببینم زنان چه چیزی را در مورد او بسیار جذاب می دانند [ترجمه ترگمان]نمی دانم چه زنی این همه مسحور کننده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It would be fascinating to discover more about the town's history.
[ترجمه گوگل]کشف اطلاعات بیشتر در مورد تاریخ شهر بسیار جذاب خواهد بود [ترجمه ترگمان]کشف چیزهای بیشتر در مورد تاریخ شهر بسیار جالب خواهد بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
The history behind the naming of the months of the calendar is fascinating در اینجا به معنی دلی
سحر آمیز - فریبنده - مسحور کننده - فریبا مترادف ها : Enchanting - Magical - Glamorous - Attractive - charming - Elegant - Alluring - Ravishing - Dazzling چیزیکه به شدت ستودنی و زیبا و خیره کنندست که انسان رو محو و غرق عظمت و کمال خودش میکنه و یجورایی میبرت تو خلسه ( Trance ) و هیپنوتیزم ( Hypnotism ) و میبرت توی دنیای خودش. حالا تو خلسه هم نبرت منظور اینکه مثل آهنربا انسان رو جذب خودش میکنه ... [مشاهده متن کامل]
بسیار جذاب و دلربا
extremely interesting
Very interesting
ی چیزی ک خعلی جالب و هیجان آور باشه ک طرف بهش جذب بشه/ خیره کنند
marvellous
attract
شگفت انگیز
به شدت جالب
فریبنده/دلربا/جذاب
شگفت، شگفت آور
جذاب
مسحور
interesting
دلربا
Eyes like deer Delightful eyes are fascinating چشمان لذت بخش و مجذوب کننده
Delightful eyes are fascinating چشمان لذت بخش و مجذوب کننده