farmers


مزرعه داران بازرگانى : زارعان

جمله های نمونه

1. farmers are leaving the land and going to large cities
کشاورزان مزارع را رها کرده و به شهرهای بزرگ روی می آورند.

2. farmers comprise fifty percent of the population
کشاورزان پنجاه درصد جمعیت را تشکیل می دهند.

3. farmers harvest their crops
کشاورزان محصولات خود را برداشت می کنند.

4. farmers rotate their crops
کشاورزان محصولات خود را به طور متناوب می کارند.

5. farmers store wheat
کشاورزان گندم انبار می کنند.

6. farmers took their wheat to the local mill
کشاورزان گندم خود را به آسیاب محل می بردند.

7. farmers were lumbering their woods and sending them to lumber yards
کشاورزان بیشه های خود را برای الوار سازی می بریدند و به چوب فروشی ها می فرستادند.

8. farmers were pitching bundles of cotton into the wagon
کشاورزان بسته های پنبه را به داخل واگن می انداختند.

9. farmers were reaping wheat
کشاورزان گندم درو می کردند.

10. farmers who cultivate seeds,shall benefit by it some day
برزگران دانه که می پرورند / آید روزی که از آن برخورند.

11. farmers who sow seeds . . .
برزگرانی که دانه می پرورند . . .

12. farmers whom disease and poverty had ravaged completely
روستاییانی که بیماری و فقر آنان را کاملا به حال زار در آورده بود

13. farmers whose lands are flooded
کشاورزانی که زمین های آنها را سیل گرفته است

14. farmers with simple tastes
کشاورزان با سلیقه های بی تکلف

15. china's farmers awoke from a sleep that had lasted centuries
کشاورزان چین از یک خواب چند صد ساله بیدار شدند.

16. enterprising farmers who expanded their land holdings
کشاورزان بلندهمتی که زمین های کشاورزی خود را توسعه دادند

17. kashan's farmers are hospitable
روستائیان کاشان مهمان نوازند.

18. maritime farmers
کشاورزان کرانه

19. our farmers have a choice of several outlets
کشاورزان ما می توانند برای (فروش) فرآورده های خود از چندین بازار استفاده کنند.

20. some farmers butcher their own meat
برخی کشاورزان گوشت مورد نیازشان را خودشان قصابی می کنند.

21. some farmers lease their land from the owner
برخی کشاورزان زمین خود را از مالک اجاره می کنند.

22. some farmers trafficked in rabbit skins
برخی از روستاییان پوست خرگوش داد و ستد می کردند.

23. the farmers are badly off
اوضاع کشاورزان خوب نیست.

24. the farmers comforted the wounded soldiers
روستاییان به سربازان زخمی دلداری دادند.

25. the farmers offered him their choicest fruits
روستاییان بهترین میوه های خود را به او پیشکش کردند.

26. the farmers were bemoaning the fact that it had rained too little
کشاورزان از این می نالیدند که باران کم آمده بود.

27. the farmers who pioneered this region
کشاورزانی که نخست در این سرزمین مستقر شدند

28. urbanized farmers
روستاییان شهرنشین شده

29. a popular belief among farmers
عقیده ی رایج در میان کشاورزان

30. all his brothers are farmers
برادرهایش همه کشاورزند.

31. his people have been farmers for generations
نسل هاست که قوم و خویش های او کشاورز بوده اند.

32. the twang of kansas farmers
تو دماغی حرف زدن کشاورزان کانزاس

33. another scheme to cheat old farmers
یک حقه ی دیگر برای گول زدن کشاورزان سالخورده

34. floods brought misery to the farmers of that region
سیل کشاورزان آن ناحیه را دچار فلاکت کرد.

35. heavy taxes were squeezing the farmers
مالیات های سنگین کشاورزان را تحت فشار قرار داده بود.

36. it was harvest and the farmers were very busy
فصل برداشت بود و کشاورزان سخت مشغول بودند.

37. the day when the downtrodden farmers took up arms
روزی که کشاورزان ستم دیده سلاح برگرفتند

38. the drought finished off many farmers
خشکسالی کلک کشاورزان بسیاری را کند.

39. the fox was beset by farmers wielding clubs
روباه توسط روستاییان چماق به دست احاطه شده بود.

40. we have to provide our farmers with financial aid
بایستی کمک مالی در اختیار کشاورزانمان بگذاریم.

41. an immense concourse of workers and farmers
گروه عظیمی از کارگران و کشاورزان

42. the assignment of land to landless farmers
تقسیم زمین میان کشاورزان بی زمین

43. the levy were stealing from the farmers
مشمولان از کشاورزان دزدی می کردند.

44. the undercurrent of discontent amongst the farmers
نارضایتی پنهانی در میان کشاورزان

45. the dearth of rain bodes ill for the farmers
باران کم برای کشاورزان آینده ی بدی را نشان می دهد.

46. the workers tried to forge an alliance with the farmers
کارگران کوشیدند با کشاورزان همبستگی ایجاد کنند.

47. agrarian reform placed all the cards in the hand of farmers
اصلاحات ارضی قدرت را به دست کشاورزان داد.

48. the waters of the two rivers were husbanded for the benefit of the farmers
آب های آن دو رودخانه به نفع کشاورزان مورد بهره برداری قرار گرفت.

پیشنهاد کاربران

مزرعه دار، کشاورز
کشاورز ها
کشاورز_مزرعه داران

بپرس