farcically


بطورمسخره امیز، بطورشگفت انگیز

جمله های نمونه

1. They were farcically satirical potted biographies in sets of two rhyming couplets.
[ترجمه گوگل]آنها بیوگرافی های طنزآمیز گلدانی در مجموعه های دوبیتی قافیه بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها potted را در دو گروه قافیه دار یا دو قافیه ساز تعریف می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The recent boom was fuelled by years of farcically easy credit -- for everything from big-screen TVs to houses -- that it will eventually spawn untold books and academic careers.
[ترجمه گوگل]رونق اخیر با سال ها اعتبار آسان - برای همه چیز، از تلویزیون های بزرگ گرفته تا خانه ها - که در نهایت باعث ایجاد کتاب های ناگفته و مشاغل آکادمیک خواهد شد، تقویت شد
[ترجمه ترگمان]رونق اخیر با سال ها اعتبار آسان به وجود آمد - - برای همه چیز از تلویزیون های صفحه نمایش بزرگ به خانه ها - - که در نهایت کتاب های بیشماری و حرفه های آموزشی خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Our transport infrastructure in the UK is farcically inadequate for a developed nation.
[ترجمه گوگل]زیرساخت های حمل و نقل ما در بریتانیا برای یک کشور توسعه یافته ناکافی است
[ترجمه ترگمان]زیرساختار حمل و نقل در انگلستان برای یک ملت توسعه یافته بسیار ناکافی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The recent boom was fueled by years of farcically easy credit -- for everything from big-screen TVs to houses -- that it will eventually spawn untold books and academic careers.
[ترجمه گوگل]رونق اخیر با سال ها اعتبار آسان - برای همه چیز، از تلویزیون های بزرگ گرفته تا خانه ها - که در نهایت باعث ایجاد کتاب های ناگفته و مشاغل آکادمیک خواهد شد، تقویت شد
[ترجمه ترگمان]شکوفایی اخیر با سال ها اعتبار و اعتبار آسان شد - - برای همه چیز از تلویزیون های صفحه نمایش بزرگ به خانه ها - - که در نهایت کتاب های بیشماری و مشاغل دانشگاهی خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The junta seems more firmly entrenched than ever, even after its attempt to don a civilian disguise with the farcically rigged elections.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که حکومت نظامی، حتی پس از تلاش برای پوشاندن لباس غیرنظامی با تقلب در انتخابات، محکم تر از همیشه است
[ترجمه ترگمان]این گروه، حتی پس از تلاش خود برای پوشش دادن پوشش غیر نظامی با انتخابات تقلب شده، محکم به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As the man beguiled by a boy who's a girl, he plays it straight (not farcically), exposing the entertainer's weakness for falling in love with love, no matter the gender.
[ترجمه گوگل]در حالی که مردی که توسط پسری دختر فریفته می‌شود، مستقیماً (نه مسخره‌آمیز) بازی می‌کند و ضعف سرگرم‌کننده را برای عاشق شدن، بدون توجه به جنسیت، آشکار می‌کند
[ترجمه ترگمان]همان طور که مردی که پسر یک پسر است، یک راست آن را بازی می کند (نه farcically)، و ضعف های هنرمند را برای عاشق شدن با عشق، بدون توجه به جنسیت، افشا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A form of ancient Greek and Roman theatrical entertainment in which familiar characters and situations were farcically portrayed on stage, often with coarse dialogue and ludicrous actions.
[ترجمه گوگل]نوعی سرگرمی نمایشی یونانی و رومی باستان که در آن شخصیت‌ها و موقعیت‌های آشنا به شکل مسخره‌ای روی صحنه نمایش داده می‌شدند، اغلب با دیالوگ‌های درشت و کنش‌های مضحک
[ترجمه ترگمان]شکل موسیقی کلاسیک یونانی و رومی که در آن شخصیت ها و موقعیت های آشنا روی صحنه نمایش داده می شدند، اغلب با گفتگوهای خشن و اقدامات مضحک به تصویر کشیده می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• comically, humorously, in a funny manner

پیشنهاد کاربران

بپرس