1. a bedroom farce
یک شاد نمایش (کمدی) جنسی
2. his show of grief was nothing but a farce
تظاهر او به اندوه،چیزی جز مسخره بازی نبود.
3. The play suddenly changes from farce to tragedy.
[ترجمه گوگل]نمایشنامه ناگهان از مسخره به تراژدی تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]نمایش ناگهان از نمایش مضحکی به تراژدی تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The whole procedure has become a complete farce.
[ترجمه گوگل]کل این رویه به یک مسخره کامل تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]همه این روند به یک نمایش مضحک تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It was like a Whitehall farce the way I was sent from department to department and everyone said it was someone else's job to help me.
[ترجمه گوگل]این مانند یک مسخره بازی وایت هال بود که من را از این بخش به بخش دیگر می فرستادند و همه می گفتند کار شخص دیگری است که به من کمک کند
[ترجمه ترگمان]مثل این بود که من از اداره پلیس به اداره پست می روم و همه می گویند کار یک نفر دیگر است که به من کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The trial was a mere farce.
7. The debate degenerated into farce when opposing speakers started shouting at each other.
[ترجمه گوگل]وقتی سخنرانان مخالف شروع به فریاد زدن بر سر یکدیگر کردند، بحث به مسخره تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]این بحث به نمایش مضحکی تبدیل شد که speakers مخالف شروع به فریاد زدن به یکدیگر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I prefer farce to tragedy.
[ترجمه گوگل]من طنز را به تراژدی ترجیح می دهم
[ترجمه ترگمان]من farce را به تراژدی ترجیح می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The play was a cross between a farce and a tragedy.
[ترجمه گوگل]این نمایش تلاقی بین مسخره و تراژدی بود
[ترجمه ترگمان]نمایش یک صلیب بود بین یک نمایش مضحک و یک تراژدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He denounced the election as a farce.
[ترجمه گوگل]او این انتخابات را مضحک خواند
[ترجمه ترگمان]او انتخابات را به عنوان یک نمایش مسخره محکوم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The trials were a mere farce since no judges were present at all.
[ترجمه گوگل]محاکمه ها فقط یک مسخره بود، زیرا هیچ قاضی در آن حضور نداشت
[ترجمه ترگمان]از آن زمان که دیگر قضات حضور نداشتند، آزمایش مضحک و مسخره به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The solemn event rapidly degenerated into farce.
[ترجمه گوگل]این رویداد بزرگ به سرعت به مسخره تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]واقعه باشکوه به سرعت تبدیل به مسخره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The prisoner's trial was a farce.
14. It was like a Whitehall farce the way I was sent from department to department and everyone said it was someone
[ترجمه گوگل]این مانند یک مسخره بازی وایت هال بود که من را از این بخش به بخش دیگر می فرستادند و همه می گفتند این یک نفر است
[ترجمه ترگمان]مثل این بود که من از اداره پلیس به اداره پست می روم و همه می گویند که این یک نفر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید