faraday

/ˈfærəˌde//ˈfærədeɪkeɪdʒ/

معنی: فاراده
معانی دیگر: (برق) فاراده، مایکل فارادی (دانشمند انگلیسی)، فیزیک فاراده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a unit of electric charge, used in electrolysis, that is equal to the amount carried by one mole of singly charged ions or 96,485 coulombs.

جمله های نمونه

1. Dr. Faraday remained steadfast in his plea of innocence.
[ترجمه گوگل]دکتر فارادی بر ادعای بی گناهی خود ثابت قدم ماند
[ترجمه ترگمان]دکتر فارادی در ادعای بی گناهی ثابت قدم ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Faraday used no mathematics at all to prove his rule.
[ترجمه گوگل]فارادی برای اثبات قانون خود از ریاضیات استفاده نکرد
[ترجمه ترگمان]فارادی از هیچ ریاضی برای اثبات قاعده خود استفاده نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Some, like Faraday, were highly sceptical but prepared to try an experiment or two.
[ترجمه گوگل]برخی، مانند فارادی، بسیار بدبین بودند، اما آماده بودند تا یک یا دو آزمایش را امتحان کنند
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها مانند فارادی به شدت بدگمان بودند اما آماده بودند که یک یا دو آزمایش را امتحان کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The last Faraday Discussion to be devoted to the physical chemistry of enzymes was held in 195
[ترجمه گوگل]آخرین بحث فارادی که به شیمی فیزیکی آنزیم ها اختصاص داشت در سال 195 برگزار شد
[ترجمه ترگمان]آخرین بحث فارادی برای تبدیل شدن به شیمی فیزیکی آنزیم ها در ۱۹۵ مورد انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Faraday/Industrial Division: Light on polymers - photochemistry and advanced materials.
[ترجمه گوگل]فارادی/بخش صنعتی: نور بر روی پلیمرها - فتوشیمی و مواد پیشرفته
[ترجمه ترگمان]القای فارادی \/ بخش صنعتی: نور بر روی پلیمر - photochemistry و مواد پیشرفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Last century, the physicist Michael Faraday showed that there is no electric field within a conductor.
[ترجمه گوگل]قرن گذشته، فیزیکدان مایکل فارادی نشان داد که هیچ میدان الکتریکی در یک هادی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]در قرن گذشته، مایکل فارادی، فیزیکدان، نشان داد که هیچ میدان الکتریکی در یک هادی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ann Faraday also reports these two types of flying dream, both from personal experience and from reports from her subjects.
[ترجمه گوگل]آن فارادی نیز این دو نوع رؤیای پرواز را گزارش می دهد، هم از تجربه شخصی و هم از روی گزارش های سوژه هایش
[ترجمه ترگمان]ان فارادی همچنین این دو نوع رویای پرواز، هم از تجربه شخصی و هم از گزارش های خود را گزارش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The name of Faraday is in association with electricity.
[ترجمه گوگل]نام فارادی در ارتباط با برق است
[ترجمه ترگمان]نام فارادی در ارتباط با برق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A new magnetic field measurement based on the Faraday effect and the measurement of differential group delay (DGD) in fiber grating was proposed.
[ترجمه گوگل]یک اندازه‌گیری میدان مغناطیسی جدید بر اساس اثر فارادی و اندازه‌گیری تاخیر گروه دیفرانسیل (DGD) در گریتینگ فیبر پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان]یک اندازه گیری میدان مغناطیسی جدید براساس اثر فارادی و اندازه گیری تاخیر گروه دیفرانسیلی (DGD)در شبکه فیبر پیشنهاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Once sealed, it became a Faraday cage, and no electronic signals could escape.
[ترجمه گوگل]پس از مهر و موم شدن، تبدیل به قفس فارادی شد و هیچ سیگنال الکترونیکی نمی توانست از آن فرار کند
[ترجمه ترگمان]زمانی که این قفس بسته شد، قفس فارادی شد و هیچ علامتی از سیگنال های الکتریکی هم نمی توانست از آن فرار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Based on Faraday effect, a bulk-glass passive OCT is developed by using phase compensation and sensing head assembly technique.
[ترجمه گوگل]بر اساس اثر فارادی، یک OCT غیرفعال شیشه ای حجیم با استفاده از تکنیک مونتاژ سر حسگر و جبران فاز ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]براساس تاثیر القای فارادی، یک OCT برای OCT، با استفاده از روش assembly فاز و تکنیک مونتاژ سر و صدا توسعه داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It has larger Faraday rotation angle and magneto optic figure of merit and lower temperature sensibility than pure YIG.
[ترجمه گوگل]دارای زاویه چرخش فارادی بزرگتر و شکل مغناطیسی نوری و حساسیت دمایی کمتری نسبت به YIG خالص است
[ترجمه ترگمان]این سیاره دارای زاویه چرخش فارادی و مقدار نوری کم تر نسبت به sensibility خالص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. BMOCS is based on the Faraday Effect. Among so many factors that affect the performance of BMOCS, the imperfection of the polarizer and the bias angle error are two important factors.
[ترجمه گوگل]BMOCS بر اساس اثر فارادی ساخته شده است در میان بسیاری از عواملی که بر عملکرد BMOCS تأثیر می‌گذارند، ناقص بودن پلاریزه‌کننده و خطای زاویه بایاس دو عامل مهم هستند
[ترجمه ترگمان]BMOCS براساس اثر فارادی است در میان بسیاری از عوامل موثر بر عملکرد of، نقص of و خطای زاویه انحراف دو عامل مهم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The structural reinforcing bars under ground is equipotential faraday cage and also a ground for all metro equipment under this electromagnetic environment.
[ترجمه گوگل]میله‌های تقویت‌کننده ساختاری زیر زمین قفس فارادی با پتانسیل همسان و همچنین زمینی برای تمامی تجهیزات مترو تحت این محیط الکترومغناطیسی است
[ترجمه ترگمان]میله های تقویتی ساختاری زیر زمین، قفس faraday faraday و همچنین زمینی برای همه تجهیزات مترو تحت این محیط الکترومغناطیسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فاراده (اسم)
faraday

تخصصی

[برق و الکترونیک] فاراده واحد مقدار الکتریسیته برابر با 96500 سی. - فاراده

انگلیسی به انگلیسی

• family name; michael faraday (1791-1867), english chemist and physicist who discovered of electromagnetism and who contributed much to electrochemistry
unit of electricity equal to 96,500 coulombs

پیشنهاد کاربران

بپرس