far and near


همه جا، از هرسو، دور و نزدیک

جمله های نمونه

1. People came from far and near to hear the famous violinist.
[ترجمه گوگل]مردم از دور و نزدیک می آمدند تا صدای ویولونیست معروف را بشنوند
[ترجمه ترگمان]مردم از دور و نزدیک می آمدند تا صدای violinist مشهور را بشنوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Songs of extolling the motherland are ringing far and near.
[ترجمه گوگل]آوازهای ستایش سرزمین مادری از دور و نزدیک به صدا در می آید
[ترجمه ترگمان]سروده ای کشور سرزمین مادری بسیار دور و نزدیک به صدا در می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Chinese Gardens have irregular layout, density and spacing, far and near, with garden in garden. Variational space sequences become gurgitation and constringency of the rhythm.
[ترجمه گوگل]باغ های چینی دارای چیدمان، تراکم و فاصله نامنظم، دور و نزدیک، با باغ در باغ هستند توالی‌های فضایی متغیر تبدیل به رگگیتاسیون و محدودیت ریتم می‌شوند
[ترجمه ترگمان]باغ های چینی آرایش نامنظم، چگالی و فاصله، دور و نزدیک، با باغ در باغ دارند دنباله های فضایی variational به gurgitation و constringency ریتم تبدیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. People came from far and near to hear the speaker speak.
[ترجمه گوگل]مردم از دور و نزدیک می آمدند تا سخنران را بشنوند
[ترجمه ترگمان]مردم از دور و نزدیک می آمدند تا صدای سخنران را بشنوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A clip-clop of a horse a horse from far and near, horseback sat a handsome youth.
[ترجمه گوگل]کلیپ یک اسب یک اسب از دور و نزدیک، سوار بر اسب جوانی خوش تیپ نشست
[ترجمه ترگمان]صدای تلق تلق تلق تلق تلق اسبی از دور و نزدیک اسب جوان جذابی نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Examination included far and near visual acuity test, eye refractive status (based on retinoscopy, with 1%atropine cycloplegia), eye fundus, corneal curvature, eye axial length.
[ترجمه گوگل]معاینه شامل تست حدت بینایی دور و نزدیک، وضعیت انکساری چشم (بر اساس رتینوسکوپی، با سیکلوپلژی آتروپین 1%)، فوندوس چشم، انحنای قرنیه، طول محوری چشم بود
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها شامل تست acuity بینایی، وضعیت شکست چشم (براساس retinoscopy، با ۱ % atropine cycloplegia)، fundus چشمی، انحنا چشم، طول محوری چشم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. People came from far and near to watch the football game.
[ترجمه گوگل]مردم از دور و نزدیک برای تماشای بازی فوتبال آمده بودند
[ترجمه ترگمان]مردم از دور و نزدیک به تماشای مسابقه فوتبال می آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The peak of the mountain can be seen far and near.
[ترجمه گوگل]قله کوه دور و نزدیک دیده می شود
[ترجمه ترگمان]قله کوه را می توان بسیار نزدیک و نزدیک دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The popular song rings far and near.
[ترجمه گوگل]آهنگ محبوب دور و نزدیک زنگ می زند
[ترجمه ترگمان]این ترانه مشهور دور و نزدیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Method Using the Yan′s far and near random-dot stereogram to examine 69 intermittent exotropia patient′s stereoacuity before and after the operation.
[ترجمه گوگل]روش استفاده از استریوگرام نقطه تصادفی دور و نزدیک یان برای بررسی استریو وضوح 69 بیمار اگزوتروپی متناوب قبل و بعد از عمل
[ترجمه ترگمان]روش استفاده از the مسافت دور و نزدیک به نقطه random برای بررسی ۶۹ روش متناوب patient's قبل و بعد از عملیات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. People came from far and near to see the performance.
[ترجمه گوگل]مردم از دور و نزدیک برای دیدن این اجرا آمده بودند
[ترجمه ترگمان]مردم از دور و نزدیک به دیدن نمایش می آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. People came from far and near to attend his lecture.
[ترجمه گوگل]مردم از دور و نزدیک برای شرکت در سخنرانی او آمده بودند
[ترجمه ترگمان]مردم از دور و نزدیک می آمدند تا در سخنرانی او شرکت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Skirting the lotus pond, far and near, high and low, are trees among which willows predominate.
[ترجمه گوگل]در کنار حوض نیلوفر آبی، دور و نزدیک، بلند و پایین درختانی هستند که در میان آنها بید غالب است
[ترجمه ترگمان]دور دریاچه نیلوفر آبی، دور و پایین، در میان درختان بید predominate است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. People came from far and near to see t he Olympic Games.
[ترجمه گوگل]مردم از دور و نزدیک برای دیدن بازی های المپیک آمده بودند
[ترجمه ترگمان]مردم از دور و نزدیک به دیدن بازی های المپیک آمده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• all over, everywhere; distant and close

پیشنهاد کاربران

Everywhere
همه جا
A way to refer to large area
They baptized far and near, and yet taught nowhere what was the formal, material, efficient, and final cause of baptism

بپرس