far and away


بسیار، خیلی، خیلی دور

جمله های نمونه

1. Spring is far and away the best time to visit the islands.
[ترجمه گوگل]بهار بهترین زمان برای بازدید از جزایر دور و دور است
[ترجمه ترگمان]بهار خیلی دور است و بهترین زمان برای بازدید از جزایر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She's far and away the best actress I've seen.
[ترجمه نسترن] او با اختلاف بسیار بهترین بازیگری است که دیده ام. ( اصطلاح: یک سر و گردن از بقیه بهتر است. )
|
[ترجمه 아이사] او با اختلاف بسیار بهترین بازیگری است که دیده ام.
|
[ترجمه امیر] زمین تا آسمون فرقشه ( بهتره )
|
[ترجمه گوگل]او بهترین بازیگر زنی است که من دیده ام
[ترجمه ترگمان]او خیلی دور و دور از بهترین هنرپیشه است که من دیده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He's still far and away the best we have.
[ترجمه گوگل]او هنوز بهترین چیزی است که ما داریم
[ترجمه ترگمان]او هنوز خیلی دور است و بهترین چیزی است که ما داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She's far and away the best player.
[ترجمه گوگل]او خیلی دور بهترین بازیکن است
[ترجمه ترگمان]او خیلی دور است و بهترین بازیکن را از دست می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She is far and away the best actress in the country.
[ترجمه گوگل]او بهترین بازیگر زن کشور است
[ترجمه ترگمان]او بهترین بازیگر کشور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Carolina is far and away the most talented team in the country.
[ترجمه گوگل]کارولینا با استعدادترین تیم کشور است
[ترجمه ترگمان]کارولینا خیلی دور و با استعداد ترین تیم در کشور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Coolness is by far and away the most important feature of a car these days.
[ترجمه گوگل]خنک بودن این روزها مهم ترین ویژگی یک خودرو است
[ترجمه ترگمان]Coolness تا به حال مهم ترین ویژگی یک خودرو در این روزها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. With their nearest rival, Tesco, they've become far and away the most popular places to do the weekly shop.
[ترجمه گوگل]آنها با نزدیکترین رقیب خود، Tesco، به محبوب ترین مکان برای خرید هفتگی تبدیل شده اند
[ترجمه ترگمان]با نزدیک ترین رقیب خود، تسکو، آن ها خیلی دور می شوند و اغلب مکان های عمومی برای انجام این کار هفتگی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Far and away the most interesting aspect of this guitar is the neck block and heel design.
[ترجمه گوگل]جالب ترین جنبه این گیتار طراحی بلوک گردن و پاشنه آن است
[ترجمه ترگمان]دور و دورتر، جالب ترین جنبه این گیتار، بلوک گردنی و طراحی پاشنه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This pizza is far and away the best I have ever tasted.
[ترجمه گوگل]این پیتزا خیلی دور و برم بهترین است که تا به حال چشیده ام
[ترجمه ترگمان]این پیتزا خیلی دور و دور از بهترین چیزی است که تا به حال داشته ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Paul is far and away the most competent person in our firm.
[ترجمه گوگل]پل بسیار شایسته ترین فرد در شرکت ما است
[ترجمه ترگمان]پل خیلی دور است و مناسب ترین فرد در شرکت ما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The fish was far and away the biggest ever caught on the lake.
[ترجمه گوگل]ماهی بسیار دور و دور بزرگترین ماهی بود که تا به حال در دریاچه صید شده بود
[ترجمه ترگمان]ماهی ها تا به حال بیش ترین صید را در دریاچه کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This is far and away the most important point.
[ترجمه گوگل]این مهم ترین نکته بسیار دور است
[ترجمه ترگمان]این مهم ترین نکته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This tree is far and away the oldest in the forest.
[ترجمه گوگل]این درخت بسیار قدیمی ترین درخت در جنگل است
[ترجمه ترگمان]این درخت، قدیمی ترین و قدیمی ترین جنگل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• very much, by far

پیشنهاد کاربران

به مراتب، با اختلاف زیاد
این عبارات باهم مترادف هستند
by far
by a long shot
far and away
hands down
همگی به معنی :با اختلاف
By far
By a long shot
Hands down
به مراتب
از هر نظر که بگویی
( اصطلاح ) : با اختلاف زیاد
مثال: "he is far and away the most accomplished player"
او با اختلاف زیادی ( از بقیه ) ، ماهرترین ورزشکار است.

خیلی زیاد
very much; by a very great amount; by a great margin - used with superlative adjectives

بپرس