🔸 معادل فارسی
- به مراتب برتر
- بسیار بالاتر
- خیلی بهتر از بقیه
- - -
## 🔸 تعریف ها
1. ** ( محاوره ای – اصلی ) :** برای تأکید بر اینکه چیزی یا کسی بسیار بهتر یا برتر از دیگران است.
... [مشاهده متن کامل]
- مثال: She is far and above the best candidate.
او به مراتب بهترین نامزد است
2. ** ( ادبی – عمومی ) :** نشان دادن فاصله ی زیاد در کیفیت یا ارزش نسبت به دیگران.
- مثال: His performance was far and above the rest.
اجرای او بسیار برتر از بقیه بود
- - -
## 🔸 مترادف ها
by far – head and shoulders above – much better – superior – outstanding
- - -
## 🔸 مثال ها
- This book is far and above the best I’ve read this year.
این کتاب به مراتب بهترین کتابی است که امسال خوانده ام
- His skills are far and above those of his peers.
مهارت های او بسیار برتر از همتایانش است
- The service at that hotel is far and above what you’d expect.
خدمات آن هتل بسیار فراتر از چیزی است که انتظار داری
- به مراتب برتر
- بسیار بالاتر
- خیلی بهتر از بقیه
- - -
## 🔸 تعریف ها
1. ** ( محاوره ای – اصلی ) :** برای تأکید بر اینکه چیزی یا کسی بسیار بهتر یا برتر از دیگران است.
... [مشاهده متن کامل]
- مثال: She is far and above the best candidate.
او به مراتب بهترین نامزد است
2. ** ( ادبی – عمومی ) :** نشان دادن فاصله ی زیاد در کیفیت یا ارزش نسبت به دیگران.
- مثال: His performance was far and above the rest.
اجرای او بسیار برتر از بقیه بود
- - -
## 🔸 مترادف ها
- - -
## 🔸 مثال ها
این کتاب به مراتب بهترین کتابی است که امسال خوانده ام
مهارت های او بسیار برتر از همتایانش است
خدمات آن هتل بسیار فراتر از چیزی است که انتظار داری