fantail

/ˈfænˌtel//ˈfænˌtel/

معنی: دم چتری، کبوتر چتری
معانی دیگر: (دم پرنده یا هرچیزی که مثل بادزن تاشو باشد) دم چتری، بخش بادزن مانند، (کشتی) پاشنه ی ناو، دم چتری، کبوترچتری، یکجورکلاه که ملوانان درهوای طوفانی میپوشن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: fantailed (adj.)
(1) تعریف: any of various breeds of domestic pigeons or goldfish having wide fan-shaped tails.

(2) تعریف: a rounded tail or end.

(3) تعریف: the projecting, curved stern of a ship.

جمله های نمونه

1. Your Fantail has the classic symptoms of swimbladder disorder.
[ترجمه گوگل]Fantail شما علائم کلاسیک اختلال کیسه شنا را دارد
[ترجمه ترگمان]Fantail شما علائم کلاسیک اختلال swimbladder را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Floating Fantail My White Fantail spends most of its time either floating at the surface, or lying on the bottom.
[ترجمه گوگل]Fantail شناور My White Fantail بیشتر وقت خود را به صورت شناور در سطح یا دراز کشیدن در پایین می گذراند
[ترجمه ترگمان]Fantail شناور من بیشتر اوقات خود را در سطح آب شناور می کند و یا روی کف آن دراز می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The temptation to follow a fantail flitting in front of one's face is often hard to resist.
[ترجمه گوگل]مقاومت در برابر وسوسه پیروی از فن‌تیل که جلوی صورتش می‌چرخد، اغلب سخت است
[ترجمه ترگمان]وسوسه کردن یک دم چتری که در مقابل چهره یک فرد ایجاد می شود، مقاومت در برابر آن دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. These charming members consist in a very charmful Fantail family.
[ترجمه گوگل]این اعضای جذاب از یک خانواده فنتیل بسیار جذاب تشکیل شده اند
[ترجمه ترگمان]این اعضای محترم از خانواده very charmful تشکیل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. However, fantail hasn't been disappeared, when its gentleman - like generosity and bright manner becomes visible.
[ترجمه گوگل]با این حال، fantail ناپدید نشده است، زمانی که جنتلمن آن - مانند سخاوت و شیوه روشن نمایان می شود
[ترجمه ترگمان]به هر حال، دم چتری از بین نرفته، وقتی که رفتار gentleman و رفتار bright نمایان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A fantail named as Oranda appears.
[ترجمه گوگل]یک fantail به نام اوراندا ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]دم چتری به نام Oranda نمایان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We all drop what we are doing and scurry to the fantail.
[ترجمه گوگل]همه ما کاری را که انجام می‌دهیم کنار می‌گذاریم و به سمت هوای نفس می‌رویم
[ترجمه ترگمان]ما همه آنچه را که انجام می دهیم رها می کنیم و سراسیمه از جا خالی عبور می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Hello. Today I'd like to tell you about the fantail goldfish.
[ترجمه گوگل]سلام امروز می خواهم در مورد ماهی قرمز فانتایل به شما بگویم
[ترجمه ترگمان] سلام امروز دوست دارم در مورد ماهی طلایی رو بهت بگم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. After the talk, Peter calls Amy to tell her about the fantail goldfish.
[ترجمه گوگل]پس از صحبت، پیتر با امی تماس می گیرد تا در مورد ماهی قرمز فانتیلی به او بگوید
[ترجمه ترگمان]بعد از حرف زدن، پیتر به امی زنگ زد تا در مورد ماهی قرمز کبوتر به او بگوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دم چتری (اسم)
fantail

کبوتر چتری (اسم)
fantail

انگلیسی به انگلیسی

• tail of a peacock; tail which spreads out like a fan; type of fish; type of bird

پیشنهاد کاربران

بپرس