fanner

/ˈfænə//ˈfænə/

معنی: باد بزن، باد زننده
معانی دیگر: (شخص یا اسباب) باد زننده، بادزن، بادزن دار، وزنده، غربال یا اسبابی که اشغال و کاه را بوجاری میکند، قرقی یا باز کوچک

جمله های نمونه

1. Main fanner is an important equipment of a mine, whose capability directly affects the reliability, stability, security and economy of the mine's ventilation system.
[ترجمه گوگل]فنر اصلی یکی از تجهیزات مهم معدن است که قابلیت آن به طور مستقیم بر قابلیت اطمینان، پایداری، امنیت و صرفه جویی در سیستم تهویه معدن تاثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]fanner اصلی یک ابزار مهم برای یک معدن است که قابلیت آن مستقیما بر قابلیت اطمینان، ثبات، امنیت و اقتصاد سیستم تهویه من تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In this paper, an intelligent fanner which is based on AT89C51 is designed.
[ترجمه گوگل]در این مقاله یک فنر هوشمند مبتنی بر AT89C51 طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، یک fanner هوشمند که مبتنی بر AT۸۹C۵۱ است طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If be used on fanner, is kiss formula switch, should look up each to block a distinction between place pilot rotate speed in the check after electrify apparent.
[ترجمه گوگل]اگر روی فنر استفاده می شود، سوئیچ فرمول بوسه است، باید هر کدام را جستجو کنید تا تمایز بین سرعت چرخش خلبان محل را در بررسی پس از برق انداختن ظاهری مسدود کنید
[ترجمه ترگمان]اگر در fanner مورد استفاده قرار گیرد، سوئیچ فرمول بوسه است، باید به هر کدام از آن ها نگاه کند تا تمایز بین سرعت چرخش خلبان در چک را بعد از حالت هیجان آوردن، مسدود کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Main fanner is an important equipment in mine, whose capability directly affects the reliability, stability, security and economy of the mine's ventilation system .
[ترجمه گوگل]فنر اصلی یکی از تجهیزات مهم معدن است که قابلیت آن به طور مستقیم بر قابلیت اطمینان، پایداری، امنیت و صرفه جویی در سیستم تهویه معدن تاثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]fanner اصلی یک تجهیزات مهم در معدن است که قابلیت آن مستقیما بر قابلیت اطمینان، ثبات، امنیت و اقتصاد سیستم تهویه من تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You can also use air conditioning or fanner, let oneself can enjoy in the summer, but not hot.
[ترجمه گوگل]شما همچنین می توانید از تهویه مطبوع یا پنکه استفاده کنید، اجازه دهید در تابستان از آن لذت ببرید، اما نه گرم
[ترجمه ترگمان]همچنین می توانید از تهویه هوا و یا fanner استفاده کنید، به خود اجازه دهید در تابستان از آن لذت ببرد، اما نه داغ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Using the monitor data, the system also can draws performance's curve of fanner and print report forms of testing data under demands of users.
[ترجمه گوگل]با استفاده از داده‌های مانیتور، سیستم همچنین می‌تواند منحنی عملکرد فنر و فرم‌های گزارش چاپی آزمایش داده‌ها را تحت تقاضای کاربران ترسیم کند
[ترجمه ترگمان]با استفاده از داده های مانیتور، این سیستم می تواند منحنی عملکرد of و فرم های گزارش چاپ اطلاعات را تحت تقاضاهای کاربران ترسیم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Today, in the post- crisis era, the government need to continue to deepen fanner property rights reform, and take the civic society as a development goal to promote town and country to unity.
[ترجمه گوگل]امروز، در دوران پس از بحران، دولت باید به تعمیق اصلاحات حقوق مالکیت ادامه دهد و جامعه مدنی را به عنوان یک هدف توسعه برای ارتقای شهر و کشور به سوی وحدت در نظر بگیرد
[ترجمه ترگمان]امروز، در دوران پس از بحران، دولت باید به تعمیق اصلاحات حقوق مالکیت معنوی ادامه دهد و جامعه مدنی را به عنوان یک هدف توسعه برای ارتقای شهر و کشور به وحدت سوق دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. China"s peasant population cardinal number big, China"s industrialization advancement is unitary, causes to solve the fanner to be unemployed the question difficulty to enlarge.
[ترجمه گوگل]جمعیت دهقانان چین بسیار زیاد است، پیشرفت صنعتی شدن چین یکپارچه است، باعث می‌شود که بیکار شدن مشکل بزرگ کردن سوال را حل کند
[ترجمه ترگمان]عدد اصلی جمعیت روستایی چین بزرگ است، پیشرفت صنعتی شدن چین یک واحد واحد و واحد است که می تواند مشکل را حل کند تا مشکل بزرگ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The status, problem and reason of the social security of the city fanner workers were analyzed in the article. At last, some countermeasures were put forward from system structuring.
[ترجمه گوگل]وضعیت، مشکل و دلیل تامین اجتماعی کارگران فنر شهر در مقاله مورد بررسی قرار گرفت در نهایت، برخی از اقدامات متقابل از ساختار سیستم ارائه شد
[ترجمه ترگمان]وضعیت، مشکل و دلیل امنیت اجتماعی کارگران fanner در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت در نهایت، اقدامات متقابل از ساختاربندی سیستم به جلو مطرح شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The experiment of ventilation storage for corn was carried out making use of driers combined silo which had cooling function (equipped with fanner and ventilation channel installation).
[ترجمه گوگل]آزمایش ذخیره سازی تهویه ذرت با استفاده از سیلوهای ترکیبی خشک کن که دارای عملکرد خنک کننده (مجهز به پنکه و نصب کانال تهویه) بود، انجام شد
[ترجمه ترگمان]آزمایش ذخیره تهویه برای ذرت با استفاده از سیلوی ترکیبی driers انجام شد که عملکرد خنک کننده داشت (مجهز به fanner و نصب کانال تهویه)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The relation among the nation, the collectivity (rural collectivity) and the fanner draws more attention of social scientists in recent years.
[ترجمه گوگل]ارتباط بین ملت، جمع (جمعیت روستایی) و فنر در سال های اخیر بیشتر مورد توجه دانشمندان علوم اجتماعی قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]رابطه میان ملت، مجموعه (مجموعه روستایی)و the توجه بیشتری را به دانشمندان اجتماعی در سال های اخیر جلب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The effective ways to break through this obstacle are developing the cooperative economy and co. operative finance owned by the fanner themselves.
[ترجمه گوگل]راه های موثر برای عبور از این مانع، توسعه اقتصاد تعاونی و تعاونی است مالی عملیاتی که متعلق به خود فنر است
[ترجمه ترگمان]روش های موثر برای عبور از این مانع در حال توسعه اقتصاد تعاونی و هم کاری هستند بودجه اجرایی متعلق به خودشان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Although color television often is snowflake dot of Man Bing, fanner often gives out bulldozer like roar, that also is sweat caboodle comes out ah.
[ترجمه گوگل]اگرچه تلویزیون رنگی اغلب نقطه برف من بینگ است، فنر اغلب بولدوزر را مانند غرش پخش می کند، که همچنین عرق کبودل بیرون می آید آه
[ترجمه ترگمان]اگرچه تلویزیون رنگی اغلب یک نقطه دانه برف بین انسان است، fanner اغلب bulldozer مانند غرش را بیرون می دهد، که همچنین عرقی است که caboodle از آن بیرون می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If you buy a TV of 29 inches, the market will present you with a small fanner.
[ترجمه گوگل]اگر یک تلویزیون 29 اینچی بخرید، بازار یک پنکه کوچک به شما هدیه می دهد
[ترجمه ترگمان]اگر یک تلویزیون از ۲۹ اینچ خریداری کنید، بازار با یک fanner کوچک به شما کمک خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

باد بزن (اسم)
fan, fanner

باد زننده (اسم)
fanner

انگلیسی به انگلیسی

• fan wheel; fan blower; (slang) work-shy person

پیشنهاد کاربران

بپرس