fanfare

/ˈfænfer//ˈfænfer/

معنی: هیاهو، نمایش در فضای باز
معانی دیگر: نواختن شیپورها (با صدای بلند)، فانفار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a flourish of trumpets, used to mark an entrance or beginning.

- The entrance of the queen was announced with a splendid fanfare.
[ترجمه گوگل] ورود ملکه با هیاهوی باشکوه اعلام شد
[ترجمه ترگمان] ورود ملکه با هیاهوی بسیار عالی اعلام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: activity carried out with similar flourish and showiness, esp. for publicity or promotional purposes.

- The visiting prince was welcomed with a great deal of fanfare at the airport; there was even a band to play his country's anthem.
[ترجمه شاهین] به چرخ فلک هم اطلاق میشه. . . . به نظر بنده البته
|
[ترجمه گوگل] شاهزاده مهمان با هیاهوی زیادی در فرودگاه مورد استقبال قرار گرفت حتی گروهی برای نواختن سرود کشورش وجود داشت
[ترجمه ترگمان] پرنس visiting با هیاهوی زیادی در فرودگاه به او خوشامد گفت؛ حتی یک گروه برای نواختن سرود ملی اش وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The new building was opened with great fanfare in January 189
[ترجمه گوگل]ساختمان جدید در ژانویه 189 با هیاهوی فراوان افتتاح شد
[ترجمه ترگمان]ساختمان جدید با هیاهوی زیادی در ژانویه ۱۸۹ باز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The ceremony opened with a fanfare of trumpets.
[ترجمه گوگل]مراسم با هیاهوی شیپور آغاز شد
[ترجمه ترگمان]مراسم با صدای شیپور شروع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The royal couple arrived to a fanfare of trumpets.
[ترجمه گوگل]زوج سلطنتی به هیاهوی ترومپت رسیدند
[ترجمه ترگمان]The سلطنتی با شیپور وارد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A fanfare of trumpets will sound for the Queen.
[ترجمه گوگل]هیاهوی ترومپت برای ملکه به صدا در خواهد آمد
[ترجمه ترگمان]هیاهوی شیپور برای ملکه طنین خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The deal was announced with much fanfare.
[ترجمه گوگل]این معامله با سر و صدای زیادی اعلام شد
[ترجمه ترگمان]این معامله با هیاهوی زیادی اعلام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A trumpet fanfare sounded and the procession began.
[ترجمه گوگل]صدای شیپور به صدا درآمد و راهپیمایی آغاز شد
[ترجمه ترگمان]صدای شیپور به گوش رسید و جمعیت شروع به نواختن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A fanfare was played as the queen entered.
[ترجمه گوگل]با ورود ملکه یک هیاهو پخش شد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که ملکه وارد شد، هیاهوی بسیار شدیدی شروع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Despite the fanfare of publicity that accompanied its launch, his latest novel sold only a few hundred copies.
[ترجمه گوگل]با وجود هیاهوی تبلیغاتی که همراه با عرضه آن بود، آخرین رمان او تنها چند صد نسخه فروخت
[ترجمه ترگمان]علی رغم هیاهوی تبلیغاتی که با پرتاب آن همراه بود، آخرین رمان او فقط چند صد نسخه به فروش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The royal visitor was saluted by a fanfare of trumpets.
[ترجمه گوگل]بازدید کننده سلطنتی با هیاهوی شیپورها مورد استقبال قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]مهمان سلطنتی با هیاهوی شیپور سلام نظامی داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A fanfare of trumpets heralded the arrival of the King.
[ترجمه گوگل]هیاهوی شیپورها خبر از آمدن پادشاه را می داد
[ترجمه ترگمان]هیاهوی شیپور ورود شاه را خبر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The new perfume was launched amidst a fanfare of publicity.
[ترجمه گوگل]عطر جدید در میان هیاهوی تبلیغاتی روانه بازار شد
[ترجمه ترگمان]عطر جدید در میان هیاهوی تبلیغات به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A fanfare signalled the entrance of the king.
[ترجمه گوگل]هیاهویی از ورود شاه خبر داد
[ترجمه ترگمان]هیاهوی راه ورود شاه را فرا گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The company was privatised with a fanfare of publicity.
[ترجمه گوگل]این شرکت با هیاهوی تبلیغاتی خصوصی شد
[ترجمه ترگمان]این شرکت با جنجالی از تبلیغات خصوصی سازی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The new century will begin amid much fanfare worldwide.
[ترجمه گوگل]قرن جدید در میان هیاهوهای بسیار در سراسر جهان آغاز خواهد شد
[ترجمه ترگمان]قرن جدید در میان هیاهوی بسیار در سراسر جهان آغاز خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هیاهو (اسم)
pother, commotion, apothecary, fanfare, explosion, ruckus, hubbub, donnybrook, hullabaloo, to-do

نمایش در فضای باز (اسم)
fanfare

انگلیسی به انگلیسی

• flourish played by trumpets, showy display
a fanfare is a short, loud tune played on trumpets to announce a special event.
you also use fanfare to say that something happens or is announced in a way that is intended to make people notice it.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A large display or spectacle 🎉
🔍 مترادف: Spectacle
✅ مثال: The new product was launched with great fanfare, including a media blitz and a celebrity endorsement.
1 - هیاهو
2 - مراسم ، نمایش
3 - یه موسیقی کوتاه و سرزنده ( اغلب برای اعلام کردن چیزی خاص و مهم )
۱. {موسیقی} فانفار ۲. {مجازی} بوق و کرنا . هیاهو
مثال:
The entrance of the queen was announced with a splendid fanfare.
ورود ملکه با بوق و کرنای باشکوه اعلان شده بود.
پُر تار و تنبور. . . پرتاروطنبور. . .
جار و جنجال
قیل و قال
سروصدا
پرسروصدا
تو کرنا کردن
تو گوش خلق الله فرو کردن
پرهیاهو
با زرق و برق
و دیگر معانی از این دست.
اگر مفید بود لطفا لایک کنید 🙏🏼💙
هیاهو - نمایش - تبلیغات
جشن/مراسم مفصل elaborate ceremony
This marks the end of the four day fanfare; one of the most important festivals in the country.
با بوق و کرنا

بپرس