1. fanciful costumes
جامه های پر نقش و نگار
2. a fanciful tale
داستان تخیلی
3. Designing silicon chips to mimic human organs sounds fanciful.
[ترجمه گوگل]طراحی تراشه های سیلیکونی برای تقلید از اندام های انسان خیالی به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]استفاده از تراشه های سیلیکونی برای تقلید از اندام های انسان، عجیب به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He has some fanciful notion about converting one room of his apartment into a gallery.
[ترجمه گوگل]او در مورد تبدیل یک اتاق از آپارتمان خود به یک گالری، تصوری تخیلی دارد
[ترجمه ترگمان]او خیال دارد یک اتاق از آپارتمانش را به یک گالری تبدیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This may seem a somewhat fanciful proposition, but no less a person than Chomsky has suggested such a possibility.
[ترجمه گوگل]این ممکن است تا حدی خیالی به نظر برسد، اما فردی کمتر از چامسکی چنین احتمالی را پیشنهاد کرده است
[ترجمه ترگمان]این ممکن است یک پیشنهاد کمی عجیب به نظر برسد، اما هیچ فردی کم تر از چامسکی چنین امکانی را پیشنهاد نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It fails because it is usually based on fanciful or distorted comparisons.
[ترجمه گوگل]شکست می خورد زیرا معمولاً مبتنی بر مقایسه های خیالی یا تحریف شده است
[ترجمه ترگمان]این روش به این دلیل شکست می خورد که معمولا مبتنی بر مقایسه fanciful یا کج و معوج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I was holding on to some fanciful notion of marriage as a vehicle for independence.
[ترجمه گوگل]من به برخی تصورات خیالی از ازدواج به عنوان وسیله ای برای استقلال پایبند بودم
[ترجمه ترگمان]من یک تصور خیالی از ازدواج به عنوان وسیله ای برای استقلال در دست داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I dismissed the rumors as fanciful.
[ترجمه گوگل]من شایعات را رد کردم و آن را تخیلی دانستم
[ترجمه ترگمان]من شایعات رو به عنوان fanciful تموم کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Children are very fanciful.
10. Fanciful though this may sound, Blackburn is a skilful and subtle enough writer to pull it off.
[ترجمه گوگل]هر چند این ممکن است خیال انگیز به نظر برسد، بلکبرن نویسنده ای ماهر و زیرک است که بتواند آن را به پایان برساند
[ترجمه ترگمان]هر چند که این صدا ممکن است، Blackburn یک نویسنده ماهر و ماهرانه است که آن را از آن بیرون بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. No, too fanciful to consider him in the role of murderer.
[ترجمه گوگل]نه، خیلی خیال انگیز است که او را در نقش قاتل بدانیم
[ترجمه ترگمان]نه، خیلی fanciful که او را در نقش قاتل تلقی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A fanciful idea by some toy manufacturer which only goes to underline what was said previously about imagination and licence!
[ترجمه گوگل]یک ایده خیالی توسط برخی از تولیدکنندگان اسباب بازی که فقط به تأکید بر آنچه قبلاً در مورد تخیل و مجوز گفته شد می رود!
[ترجمه ترگمان]یک ایده خیالی از سوی یک تولید کننده اسباب بازی که تنها به آن توجه می کند، چیزی است که قبلا در مورد تخیل و پروانه گفته می شد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This is not just some fanciful theory.
14. This is an illogical, nay, fanciful urge since I have never really heard them.
[ترجمه گوگل]این یک اصرار غیرمنطقی، نه، واهی است، زیرا من هرگز واقعاً آنها را نشنیده ام
[ترجمه ترگمان]این یک میل غیر منطقی است، نه، هوس است، از آنجایی که من هرگز آن ها را نشنیده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Some of these products have fanciful names which imply that they are for the calorie conscious.
[ترجمه گوگل]برخی از این محصولات دارای نام های خیالی هستند که به این معنی است که آنها برای افراد آگاه کالری هستند
[ترجمه ترگمان]برخی از این محصولات نام های مختلفی دارند که حاکی از آن هستند که آن ها نگران کالری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید